اسم دختر
اسم دختر با کلاس و زیباترین نام دختر ایرانی مجموعه ۱۰۰۰ اسم در اینجا برای کاربران ما آماده کرده ایم امیدوارم که بهترین اسم را انتخاب کنید.انتخاب نام برای کودک شما یک مسئولیت بزرگ است که می تواند تجربه ای پر از استرس و لذت بخش باشد.
نام نوزاد شما یکی از اولین و مهمترین تصمیماتی است که شما برای یکی از آنها تصمیم می گیرید.
زیباترین اسم دختر ایرانی
زیباترین اسم دختر ایرانی بسیاری از افراد انتظار دارند که کودک امیدوار باشد که معنای آن را به نام فرزند خود،
و همچنین میراث فرهنگی و یا سنت های خانوادگی و خانوادگی احترام بگذارد. در اینجا برخی از چیزهایی که باید در نظر بگیریم،
نام دختر بچه شما و لیستی از نام های اخیر دختر محبوب ترین دختران ایرانی است که توسط اداره تامین اجتماعی ثبت شده است.
تعداد ی از اسمهای زیبا ایرانی با نام و معنی را در قسمت زیر برای کاربران عزیز قرار خواهیم داد.
اسم دختر این که آیا آن دو، سه یا بیشتر، همچنین آنچه را که آغاز می شود، خواهد داشت.
آیا آنها چیزی را نامطلوب می گویند؟
کدام نام را به اشتراک می گذارد؟
اسم دختر نام یک کودک برای یک عضو خانواده یک سنت است
که تعداد زیادی از خانواده ها به اشتراک می گذارند. در حالی که فرایند تفکر پشت نام گذاری مشترک ممکن است رایج باشد،
چگونه خانواده ها این اشتراک گذاری نامها را انجام می دهند بسیار متفاوت است. در بعضی از نقاط کشور و یا بسته
به سنت های فرهنگی شما، نام خانوادگی مادر را به نام رسمی فرزندتان به عنوان نام میانه رایج تر است.
بعضی از خانواده ها با ایجاد ترکیب های جدید با نام های زیبای دخترانشان خلاقیت می یابند. به عنوان مثال،
شما می توانید صداهای نام هر دو والد را ترکیب کنید، نام پدر و مادر تولد را ترکیب کنید،
یا از نام های مختلف استفاده کنید که دارای معانی یا صداهای مشابه هستند.
در خارج از خانواده نیز شخصیت های محبوب،
غیر معمول و الهام بخش که نام دختر شما را به اشتراک می گذارند را در نظر بگیرید.
بهترین اسم دختر
بهترین اسم دختر نام جنسیت خاص را در نظر بگیرید
اسم دختر تا حدودی در اواخر دهه ۱۹۹۰، نام نوزاد به طور قطع نام دختر یا نام پسر بود،
با استثنای چندانی. نام های امروز می توانند خیلی بیشتر از جنسیت خنثی باشند،
در حالی که نامهایی که هر دو نام سنتی مرد و زن را نشان می دهند یا نام هایی که می تواند هر دو، یا نه باشد.
اسم دختر اداره تامین اجتماعی
در روز مادر، اداره تامین اجتماعی (SSA) محبوب ترین نام های کودک را از سال قبل منتشر می کند.
این توسط اطلاعات گواهی تولد تعیین می شود. اگر برای کمک به انتخاب نام فرزندتان نیاز به کمک دارید
یا فقط می خواهم از میان برخی از محبوب ترین نام های کودک در طول سال، تا سال ۱۸۰۰ میلادی نگاه کنید،
می توانید از وب سایت اداره تامین اجتماعی به عنوان یک منبع نامگذاری کودک استفاده کنید.
برای انتشار ۲۰۱۷، در اینجا ۱۰۰۰ نام محبوب ترین دختر بچه نامگذاری شده است.
لیست امسال برخی از نام های آشنا مانند اما و اولویا وجود دارد که هنوز هم در نمودار قرار دارند اما همچنین
از بعضی از موارد جدید همچون Evelyn، که نقطه ای در ۱۰ پائین بود، و آملیا که از شماره ۱۳ به بعد شماره ۸٫
نام نوزاد دختر بچه ۲۰۱۷ همچنین دارای برخی از تازه واردان با نام هایی است
که به صداهای “A”، از جمله Cora، Amara، و Maia متصل می شوند، پیچ و تاب و به سوی محبوب MIA.
نام دختران بالا برای دختران
تصویر توسط امیلی رابرتز، بسیار ولد
انتخاب نام کامل نوزاد
اسامی دخترانه زیبا و باکلاس مجموع ۱۰۰۰ اسم با معنی به ترتیب حروف الفبا
- اَنوشا
معنی: بیمرگ و جاویدان
ریشه: فارسی - اُلگا
معنی: اولین قدیسهی روسی، همسر و نایب
ریشه: یونانی - اِلسانا
معنی: مثل ایل، مثل مردم ایل و شهر و ولایت، چون خویشان
ریشه: ترکی - اِلناز
معنی: مایه افتخار ایل، باعث فخر و تفاخر شهر و ولایت؛ موجب نعمت و رفاه و آسایش
ریشه: ترکی - اِلیکا
معنی: هِل، دانهی معطر گیاهی از تیرهی زنجبیلها
ریشه: سنسکریت - اِلینا
معنی: نیکویی و نعمت برای ما
ریشه: عربی - ایپک
معنی: ابریشم، حریر، ابریشمی
ریشه: ترکی - آتریسا
معنی: آذرگون مانند آتش، دختری با چهرهای زیبا و برافروخته
ریشه: فارسی - آترین
معنی: آذرین مانند آتش، زیبا و پر انرژی
ریشه: فارسی - آتنا
معنی: در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش و صنعت
ریشه: فرانسوی - آتوسا
معنی: نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی و به معنی قدرت و توانمندی است. اسم ریشه یونانی دارد اما از گذشته دور در فرهنگ ایرانی بوده است.
ریشه: یونانی - آدرینا
معنی: آتشین، سرخ رو، دختر زیبا رو، بانوی آتشین
ریشه: فارسی - آدنیس
معنی: آدونیس، گلی به زرد و قرمز رنگ که موقع تابش خورشید باز میشود.
ریشه: فنیقی - آراگل
معنی: آراینده گلها، زیبا کننده گلها
ریشه: فارسی - آرالیا
معنی: نام عمومی گروهی از گیاهان علفی، درختی و درختچهای که بعضی از آنها زینتیاند.
ریشه: انگلیسی - آرشیدا
معنی: بانوی درخشان آریایی، بانوی آراسته و درخشان (آر به دومعنی به کار میرود: اول مخفف آریایی و دیگری مخفف آرا به معنای آراینده)
ریشه: فارسی - آرمانا
معنی: امیدوار، آرزومند
ریشه: فارسی - آرمیتا
معنی: الهه نعمت، آرامش یافته
ریشه: اوستایی – پهلوی - آرمیس
معنی: روشن، پاک و جاودان، نام پسر زئوس و مایا
ریشه: فارسی - آرمینا
معنی: دختر همیشه پیروز، بانوی مقتدر، الهه زیبایی
ریشه: فارسی - آرنیکا
معنی: آریایی نیک خو
ریشه: فارسی - آروشا
معنی: درخشان، نورانی، باهوش، نام دختر داریوش سوم
ریشه: فارسی - آریانا
معنی: منسوب به آریا، آریایی، نام قدیم ایران
ریشه: فارسی - آریسان
معنی: مرکب از آری به معنای آریایی بعلاوه پسوند مشابهت، دختری که مانند آریاییان اصیل و نجیب است.
ریشه: فارسی - آسو
معنی: شفق، هنگام طلوع خورشید، همچنین نام شرابی مست کننده که از قند سیاه درست میکنند.
ریشه: کردی - آلما
معنی: سیب، کنایه از زیبایی
ریشه: ترکی - آناشید
معنی: مرکب از کلمه ترکی آنا به معنای مادر و کلمه فارسی شید به معنای خورشید. دختر زیباروی مادر، مایه دلگرمی و روشنایی زندگی مادر
ریشه: فارسی - آناهید
معنی: آناهیتا، ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزهای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده است.
ریشه: فارسی - آوین
معنی: عشق
ریشه: کردی - آوینا
معنی: عشق
ریشه: کردی - آیسان
معنی: آی (ترکی) + سان ( فارسی) زیبا، مانند ماه
ریشه: فارسی – ترکی - آیشن
معنی: مثل ماه، در زیبایی همانند ماه، شبیه ماه، (در مجاز زیبا)، ماهورا، زیبا رو
ریشه: ترکی - آیناز
معنی: آی (ترکی) + ناز (فارسی) موجب فخر و مباهات ماه
ریشه: فارسی – ترکی
اسم دختر با کلاس
اسم های دختر با کلاس و زیبا را ما در قسمت زیر قرار خواهیم داد با تعاریف به اسم ها
- باران
معنی: قطرههای آب که بر اثر مایع شدن بخار آبِ موجود در جو زمین ایجاد میشود؛ (در عرفان) باران کنایه ازفیض حق تعالی و رحمت اوست. غلبه عنایات را نیز که در احوال سالک حاصل شود از فَرَح و تَرَح باران گویند.
ریشه: فارسی - بنیتا
معنی: دختر بی همتای من
ریشه: فارسی - بهار
معنی: فصل اول سال؛ گیاهی زینتی؛ (به مجاز) دورهی شادابی هر چیز؛ (به مجاز) سبزه و علف؛ (در موسیقی ایرانی) یکی از دستگاهها یا ادوار؛ در سنسکریت بتخانه و بتکده
ریشه: فارسی - بهارناز
معنی: موجب فخر و نازش بهار
ریشه: فارسی - بهدیس
معنی: مانند به (به میوهای خوش عطر و بو)
ریشه: فارسی - بیتا
معنی: بیمانند، بیهمتا، یکتا
ریشه: فارسی - پَرَند
معنی: پروین، در قدیم نوعی پارچهی ابریشمیِ ساده و بدون نقش و نگار، حریر ساده؛ گروهی از گیاهان
ریشه: فارسی - پَرَندیس
معنی: (پَرَن + دیس (پسوند شباهت))، شبیه به پَرَن؛ زیبارو، نرم و لطیف چون پرند
ریشه: فارسی - پَرنیا
معنی: هم معنی پرنیان
ریشه: فارسی - پَرنیان
معنی: پارچهای ابریشمی دارای نقش و نگار؛ نوعی پارچهی حریر که برای نوشتن به کار میبردند؛ پردهی نقاشی.
ریشه: فارسی - پَریوش
معنی: (پری + وش (پسوند شباهت))، مانند پری در زیبایی
ریشه: فارسی - پادمیرا
معنی: جاویدان، نگهبان مهر، نگهدارنده عشق
ریشه: فارسی - پادینا
معنی: در گویش همدانی به گل پونه یا پودینه گفته میشود.
ریشه: فارسی - پارمیدا
معنی: پارامیدا، پارامیس، پرمیس
ریشه: فارسی - پانتهآ
معنی: زن زیبایی از اهالی شوش که زیباترین زن آسیا به شمار میرفت؛ از اسامی باستانی.
ریشه: فارسی - پانیذ
معنی: پانید، قند مکرر، شکر، شکر برگ، شکر قلم، نوعی از حلوا که از شکر و روغن بادام تلخ و خمیر میساختند.
ریشه: فارسی - پاییز
معنی: هنگام پاییز، برگ ریزان، مجازا دختر زیبا رو
ریشه: فارسی - پرستو
معنی: پرندهای سیاه و سفید با بال های باریک که مهاجر است.
ریشه: فارسی - پرناز
معنی: مرکب از پر + ناز (زیبا، قشنگ)
ریشه: فارسی - پروا
معنی: ملاحظه، فرصت و زمان پرداختن به کاری، فراغت و آسایش، توجه
ریشه: فارسی - پریا
معنی: زیبا چون پری
ریشه: فارسی - پریچهر
معنی: فرشته رو، زیبا مثل پری؛ زیبارو
ریشه: فارسی - پریسان
معنی: مانند پری، دختری که مثل پری زیبا است، بانویی زیبا چون پری
ریشه: فارسی - پریشاد
معنی: زیبا روی شاد و خرم
ریشه: فارسی - پریماه
معنی: زیبا چون ماه و پری
ریشه: فارسی - پریناز
معنی: دارای ناز و کرشمهای چون پری
ریشه: فارسی - پندار
معنی: فکر و اندیشه
ریشه: فارسی - پوپک
معنی: هدهد، پوپوک
ریشه: فارسی - پینار
معنی: به معنی چشمه، سرچشمه
ریشه: ترکی
زیباترین اسم دختر ایرانی
در قسمت پایین ما تمامی اسم دختر خوشگل و با کلاس را برای شما در سایت دانشکده ها آماده کرده ایم.
- تَرلان
معنی: مرغی از جنس باز شکاری را گویند؛ (در کردی) به معنی زیبا؛ نام نوعی اسب است.
ریشه: ترکی - تَرنّم
معنی: خواندن شعر، ترانه، و مانند آنها به حالت موسیقایی و معمولًا با صدای پایین، زمزمه کردن یک نغمه؛ آواز، نغمه، سرود.
ریشه: عربی - تَندیس
معنی: مجسمه؛ بت، تصویر برجسته، تمثال؛ (به مجاز) زیباروی.
ریشه: فارسی - تُرنج
معنی: بالنگ؛ طرحی مرکّب از طرحهای اسلیمی و گل و بوتهای که معمولًا در وسط نقش قالی، تذهیب، و مانند آنها به کار میرود.
ریشه: فارسی - تِلما
معنی: گندمگون
ریشه: عربی - تابان
معنی: دارای نور و روشنی، درخشان، روشن
ریشه: فارسی - تاتیانا
معنی: تاتینا، پرنده شکاری
ریشه: فارسی - تارا
معنی: ستاره، کوکب، مردمک چشم
ریشه: فارسی - تامارا
معنی: درخت خرما؛ نام عروس یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب(ع)
ریشه: عبری - تامیلا
معنی: از روی امیدواری، امیدوارانه؛ در برخی منابع به معنی بخشنده
ریشه: عربی - تبسّم
معنی: لبخند، خندهی بدون صدا؛ (به مجاز) درخشیدن
ریشه: عربی - ترگل
معنی: گل تازه و شاداب
ریشه: فارسی - توتیا
معنی: از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی میکند؛ گردی که به عنوان سُرمه استفاده میکنند.
ریشه: فارسی - توسکا
معنی: توسا، درختی بلند و جنگلی که در مناطق مرطوب و کنار آبها میروید.
ریشه: فارسی - تیارا
معنی: تیه در گویش لری به معنای چشم و آرا به معنای آراینده میباشد، چشم آرا، زیبا
ریشه: لری - تیدا
معنی: دختر خورشید، زاییده خورشید، دختر زیبارو، مرکب از تی به معنای خورشید و دا به معنای زاییده
ریشه: اوستایی پهلوی - تیسا
معنی: در گویش مازندران خالص
ریشه: فارسی - ثَمین
معنی: گرانبها، قیمتی، گران
ریشه: عربی - ثَمینا
معنی: (ثمین + الف نسبت) منسوب به ثمین، ثمین
ریشه: عربی - جانا
معنی: ای جان، ای عزیز
ریشه: فارسی - جانان
معنی: معشوق، محبوب؛ خوب
ریشه: فارسی - جوانه
معنی: تازه، نو؛ جوان
ریشه: فارسی - جیران
معنی: آهو؛ (به مجاز) معشوقِ زیبا؛ چشمِ زیبا
ریشه: ترکی - چکامه
معنی: شعر به ویژه قصیده
ریشه: فارسی - چکاوک
معنی: پرندهای خوش آواز و کمی بزرگتر از گنجشک که تاج بر سر دارد.
ریشه: فارسی - چیستا
معنی: نام فرشته دانش و معرفت
ریشه: فارسی - حریر
معنی: ابریشم؛ نوعی پارچه ی ابریشمیِ نازک؛ به عنوان نماد هر چیزِ نرم و لطیف
ریشه: عربی - حنا
معنی: گیاهی درختی که گلهای سفید و معطر دارد، گرد بسیار نرم سبز رنگی از گیاهی به همین نام.
ریشه: عربی - حورا
معنی: حور، زن زیبای بهشتی؛ زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی.
ریشه: عربی - حوردیس
معنی: حور (عربی) + دیس (فارسی) آن که چون حور زیباست.
ریشه: عربی – فارسی - حوریا
معنی: از حوری به معنی فرشته بهشتی میآید، آن که چون حور زیباست.
ریشه: عربی - خزان
معنی: نام سومین فصل سال، پس از تابستان و پیش از زمستان، پاییز
ریشه: فارسی - خوشیار
معنی: دوست و یار شاد و شادمان.
ریشه: فارسی - خوشین
معنی: خوش و زیبا
ریشه: فارسی - دَریا
معنی: (در جغرافیا) تودهی بسیار بزرگی از آب، دریاچه، (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند، (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق.
ریشه: فارسی - دُرسا
معنی: دُر= مروارید، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت)، شبیه به دُر؛ (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند.
ریشه: فارسی - دُرین
معنی: دُر + ین (پسوند نسبت)، از دُر، ساخته شده از دُر؛ (به مجاز) گران بها و قیمتی
ریشه: عربی - دانژه
معنی: غنچه گل نیمه باز
ریشه: کردی - دایانا
معنی: (دایا (زر سرخ و طلا) + پسوند اسم سازِ (نا)) به معنی مثل زر سرخ و (به مجاز) زیبا روی، زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ، همچنین نام دیگر آناهیتا الهه آب
ریشه: فارسی - دریتا
معنی: در (عربی) + ی (فارسی) + تا (فارسی) مانند در، مانند مروارید
ریشه: عربی - درین
معنی: دُر + ین (پسوند نسبت)، از دُر، ساخته شده از دُر؛ (به مجاز) گران بها و قیمتی
ریشه: عربی - دلارام
معنی: (به مجاز) موجب آرامش خاطر، محبوب، معشوق، با آسودگی خاطر
ریشه: فارسی - دلآرا
معنی: موجب آرامش و شادی دیگران؛ محبوب، معشوق، نام همسر دارا (داریوش سوم) و مادر روشنک بنا بر روایات ایرانی.
ریشه: فارسی - دنیز
معنی: دریا، بحر
ریشه: ترکی - دیانا
معنی: (اوستایی) نیکی رسان، نیکویی بخش؛ (در اسطورههای رومی) الههی ماه، جنگلها، جانوران و زایمان، همتای آرتمیس یونانی
ریشه: فارسی - دیبا
معنی: نوعی پارچهی ابریشمی معمولًا رنگین
ریشه: فارسی
اسم دختر خوشگل و جدید
اسم دختر خوشگل و جدید در قسمت زیر تمام نام های زیبا را برای کاربران آماده کرده ایم.
- رَسپینا
معنی: فصل پاییز
ریشه: فارسی - رَستا
معنی: رَستن، رهیدن + ا (پسوند)، رستگار شده، رهایی یافته و خلاص شده
ریشه: فارسی - رَها
معنی: نجات یافته و آزاد، با آزادی، آزادانه، رهایی
ریشه: فارسی - رُزا
معنی: رز
ریشه: فرانسوی - رُکسانا
معنی: روشنک، نام دختر دارا که اسکندر به موجب وصیت دارا او را به ازدواج خود در آورد.
ریشه: یونانی - رُومینا
معنی: زدوده و صیقل کرده شده و جلا داده؛ پاک و پاکیزه کرده
ریشه: فارسی - رامونا
معنی: مظهر عشق، لاتین نگهبان عاقل
ریشه: فارسی - رایا
معنی: اسم دخترانه و پسرانه به معنی آنکه مورد توجه خداوند است، فکر و اندیشه
ریشه: عبری - رایان
معنی: نام کوهی در حجاز در زبان سانسکریت به معنی شاهزادهٔ کوچک است، در هند قدیم به معنای دارای قدرت و در خاورمیانه قدیم به مردان رایان گفته میشد، بسیار باهوش
ریشه: عربی - روناک
معنی: روشن، تابناک
ریشه: کردی - رونیکا
معنی: روی زیبا، زیباروی
ریشه: فارسی - رویا
معنی: رویا، مجموعهای از تصاویر، افکار و احساسات که در حالت خواب بطور غیرارادی از ذهن میگذرد، آنچه واقعیت ندارد و فقط در عالم خیال مییابد.
ریشه: عربی - زُلفا
معنی: (زلف = موی بلندِ سر، گیسو + الف (پسوند نسبت))، منسوب به زلف؛ (به مجاز) زیبایی زلف معشوق؛ (در عربی، زلفی)
ریشه: عربی - زوفا
معنی: گیاهی پایا و معطر از خانواده نعناع
ریشه: عربی - ژالین
معنی:ئشعله آتش
ریشه: ترکی - ژرفا
معنی: عمیق، عمیق ترین یا دورترین نقطه جایی
ریشه: فارسی - ژیکان
معنی: قطرهی باران (به مجاز) زلال و شفاف، زیبا و آرامش بخش
ریشه: کردی - ژینا
معنی: باهوش، نابغه، ژنیک
ریشه: فرانسه - ژینوس
معنی: باهوش، نابغه، ژینا
ریشه: فرانسه - سَروناز
معنی: سرو نورسته، سروی که شاخههای آن به هر طرف مایل باشد؛ نام نوایی در موسیقی ایرانی
ریشه: فارسی - سَروین
معنی: شبیه سَرو؛ (در کردی) روسری و چارقد
ریشه: فارسی - سَلین
معنی: سیل مانند؛ نام رودخانهای در آذربایجان
ریشه: ترکی - ساتیا
معنی: از نامهای باستانی
ریشه: فارسی - سارا
معنی: خالص، نام زن حضرت ابراهیم(ع) و مادر اسحاق(ع)
ریشه: عبری - سارگل
معنی: گل زرد
ریشه: فارسی - سارینا
معنی: خالص، پاک
ریشه: فارسی - سامینا
معنی: مانند مینا؛ نام گلی
ریشه: فارسی - ساناز
معنی: نام گلی؛ کمیاب، نادره
ریشه: ترکی - سایان
معنی: منسوب به سایه، نام رشته کوهی در آسیای مرکزی
ریشه: کردی - سپینود
معنی: در شاهنامه دختر پادشاه هند (شنگل) و زن بهرام گور
ریشه: فارسی - سونیا
معنی: (سو = نور + نیا) نورِ نیاکان، (در یونانی) خرد و عقل، دختر نور، دختری که در اجتماع رتبه بالایی داشته باشد.
ریشه: ترکی - شِیدا
معنی: عاشق، دلداده؛ آشفته و پریشان
ریشه: فارسی - شادگل
معنی: آن که چون گل شاداب است.
ریشه: فارسی - شارونا
معنی: سرزمین پربار و حاصلخیز
ریشه: آشوری - شایلی
معنی: بی همتا
ریشه: ترکی - شکوفا
معنی: ویژگی گل یا غنچهای که باز شده است، شکفته؛ (به مجاز) با رونق، پیشرفته، رشد یافته
ریشه: فارسی - شکیبا
معنی: صبور، برد بار، باشکیبایی.
ریشه: فارسی - شوکا
معنی: نوعی گوزن بومی اروپا و آسیا؛ در مازندرانی به معنی آهو و غزال.
ریشه: فارسی - شهگل
معنی: بهترین گل، گلِ شاهانه
ریشه: فارسی - صُراحی
معنی: ظرف شراب، ظرف شیشهای شراب؛ شراب زلال؛ در تصوف مقام انس را گویند.
ریشه: عربی - صبرا
معنی: بردباری کردن در برابر سختیها و ناملایمتها، شکیبایی
ریشه: عربی – فارسی - صوفیا
معنی: منسوب به صوفی
ریشه: عربی – فارسی - طَراوت
معنی: تر و تازگی؛ (به مجاز) سامان و رونق
ریشه: عربی - طیلا
معنی: می پخته شده، شرابی که از جوشاندن فشرده انگور، مویز، یا خرما به دست میآید.
ریشه: عربی - عسل
معنی: مایعی خوراکی که زنبور عسل میسازد، بسیار شیرین و دوست داشتنی
ریشه: عربی - غَزل
معنی: نوعی شعر، شعر عاشقانه؛ در موسیقی ایرانی هر نوع سخن آهنگین که به آواز یا همراه سازها خوانده میشده است.
ریشه: عربی - فاطیما
معنی: فاتیما
ریشه: عربی - فرانک
معنی: پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
ریشه: فارسی - فرگل
معنی: دارای شکوه و زیبایی گل
ریشه: فارسی - فرمهر
معنی: کسی که شکوه و عظمتی چون خورشید دارد. اسم دختر
ریشه: فارسی - فریال
معنی: دارای اندام و هیکل باشکوه، قوی و باشکوه، مرکب از فر (شکوه) + یال (گردن، بالای بازو)
ریشه: فارسی - فلورا
معنی: فلوریا، در رم باستان، الهه گل ها و بارآوری
ریشه: لاتین - کاترین
معنی: پاک، بی آلایش
ریشه: فرانسه - کارولین
معنی: نام ناحیه ای در آمریکای شمالی
ریشه: فرانسه - کاملیا
معنی: گلی درشت و زیبا سفید و صورتی رنگ که در بهار ظاهر می شود.
ریشه: فرانسه - کامیلا
معنی: محافظ معبد، نام دختری جنگجو در افسانه تروا اسم دختر
ریشه: لاتین - کیارا
معنی: اندوه و ملالت، میل شدید به خوردن انواع خوردنی جات
ریشه: فارسی - کیانا
معنی: طبیعت
ریشه: سریانی - کیمیا
معنی: اکسیر، هر چیز نایاب و دست نیافتنی، افسون
ریشه: فارسی - کیناز
معنی: به کسر کاف، موجب افتخار پادشاه، دختری که پادشاه نازکش اوست، بانویی که در بین بزرگان عزیز است.
ریشه: فارسی - گلاره
معنی: مردمک چشم، به معنی هر دو چشم هم بکار میرود.
ریشه: کردی - گلاسا
معنی: مانند گل، مرکب از گل و پسوند مشابهت
ریشه: فارسی - گلسان
معنی: گلسا، مانند گل
ریشه: فارسی - گلوریا
معنی: فرانسه از لاتین، مجلل، بزرگ، سرافراز
ریشه: لاتین - گندم
معنی: دانه خوراکی غنی از نشاسته
ریشه: اوستایی – پهلوی - لامیا
معنی: نام شهری است از تسالی این شهر نام خود را به جنگ «لامیاک» که میان یونان و مقدونیه پس از مرگ اسکندر (۳۲۳) درگرفت داده است امروز لامیا شهری است نزدیک خلیج لامیا
ریشه: عبری - لنیا
معنی: (فارسی- سنسکریت) دختر ملیح، نمکین، مرکب از لن (سنسکریت) + ی نسبت (فارسی) + الف تانیث
ریشه: سنسکریت - لیانا
معنی: بانوی درخشان و زیباروی، مرکب از لیان به معنای درخشان و الف تأنیث
ریشه: فارسی - لیدا
معنی: خانم، بانوی گرامی
ریشه: لاتین - لیندا
معنی: قشنگ، زیبا
ریشه: لاتین
اسم دختر با کلاس
- مَهشید
معنی: پرتو ماه، ماهتاب
ریشه: فارسی - مَهگل
معنی: (مَه = ماه + گل)، ۱- گلِ ماه؛ ۲- (به مجاز) زیبارو
ریشه: فارسی - مِهرسا
معنی: (مهر = خورشید + سا (پسوند شباهت))، مثل خورشید؛ (به مجاز) زیبارو
ریشه: فارسی - مِهرنیا
معنی: (مهر = مهربانی، محبت + نیا)، از نژادِ مهربانان؛ ۲-(به مجاز) مهربان و با محبت
ریشه: فارسی - ماتیسا
معنی: ماهتیسا، در گویش مازندران ماه تنها
ریشه: فارسی - ماریا
معنی: مریم، ماریا نوعی گشتار آوا شناختی از مریم در زبانهای اسپانیایی و آسیایی است.
ریشه: عبری - مانِلی
معنی: پری دریایی برایم بمان (بمان به نام علی، امام اول شیعیان)، در گویش مازندران بمان برایم، نامی دخترانه در شمال ایران، نام پسری در شعری از نیما یوشیج
ریشه: فارسی - مانا
معنی: (دخترانه و پسرانه) ماندنی، پایدار؛ (در پهلوی) مانند و مانند بودن
ریشه: فارسی - مانیا
معنی: (پسرانه و دخترانه) (در پارسی باستان) خانه، سرای، (در پهلوی) برابر با واژه ی مان به معنی خانه و مسکن، معرب از یونانی، دیوانگی، جنون
ریشه: یونانی - ماهک
معنی: خوبروی کوچک، معشوقک زیباروی و یا خوبروی دوست داشتنی
ریشه: فارسی - ماهناز
معنی: (ماه + ناز = قشنگ، زیبا) ماهروی زیبا
ریشه: فارسی - مرسانا
معنی: هدیه خداوند
ریشه: عبری - ملیکا
معنی: گروهی از گیاهان علفی چند ساله از خانوادهی گندمیان که خودرو هستند. معشوقه زئوس
ریشه: یونانی - مونا
معنی: تک، یکتا، در متون ایران باستان به مُحبَّت هم معنا شده است، گل یاس، امید
ریشه: عربی - مهرآنا
معنی: (مهر = محبت و دوستی، مهربانی + آنا (ترکی)= مادر)، مهربانی و محبت و دوستی مادر؛ (به مجاز) مهربان و بامحبت
ریشه: فارسی - مهسان
معنی: مهسا، مانند ماه، زیبا
ریشه: فارسی - مهستا
معنی: (مهست = بزرگترین، مهمترین + ا (پسوند نسبت))، (به مجاز) دختر بزرگتر و مهمتر؛ دارای قدر و مرتبه ی عالی.
ریشه: فارسی - میترا
معنی: مهر، خورشید؛ پیمان؛ مهر
ریشه: اوستایی – پهلوی - نادیا
معنی: امید، آرزو
ریشه: فرانسوی - نارمیلا
معنی: (ترکی- فارسی) شکوفه، غنچه، خصوصا شکوفه گل انار
ریشه: فارسی - نارینا
معنی: دختر ظریف، بانوی تر و تازه، همچنین دختر بر افروخته و آتشین
ریشه: فارسی – عربی - نازلی
معنی: ناز (فارسی) + لی (ترکی) دارای ناز و عشوه
ریشه: فارسی - نانسی
معنی: نام شهری در فرانسه
ریشه: فرانسوی - نایریکا
معنی: برگزیده، پسندیده، از اسامی قدیمی ایرانی
ریشه: فارسی - نکیسا
معنی: نام موسیقیدان مشهور در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
ریشه: فارسی - نگار
معنی: نقش، تصویر، زیور، زینت، دختر یا زن زیباروی
ریشه: فارسی - نگین
معنی: سنگ قیمتی و زینتی که بر روی انگشتر، گوشواره، و جز آنها کار میگذارند.
ریشه: فارسی - نگینا
معنی: موسیقی، آواز
ریشه: عبری - نوا
معنی: صدای آهنگین، نغمه،آواز، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی
ریشه: فارسی - نورا
معنی: نور (عربی) + ا (فارسی)، مؤنث انور درخشان، تابان
ریشه: فارسی – عربی - نوژان
معنی: درخت صنوبر و کاج
ریشه: فارسی - نوشاد
معنی: نام شهری که زیبارویان آن معروف بودهاند.
ریشه: فارسی - نوشین
معنی: شیرین، خوشایند، دلپذیر، گوارا، خوش گوار
ریشه: فارسی - نونا
معنی: برج حوت، نام مادر ابراهیم(ع)
ریشه: سریانی - نیکا
معنی: چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران
ریشه: فارسی - نیکو
معنی: خوب، زیبا
ریشه: فارسی - نیکی
معنی: خوب بودن، خوبی، نیکوکاری، احسان
ریشه: فارسی - نینا
معنی: زیبایی، خوش اندامی و ظرافت
ریشه: عبری - نیوشا
معنی: شنوا، شنونده
ریشه: فارسی - وانیا
معنی: هدیه با شکوه خداوند
ریشه: فارسی - ورونیکا
معنی: نام تیرهای از گیاهان که پوپک از آن دسته است.
ریشه: فارسی - وناز
معنی: با وقار، متین
ریشه: کردی - ونوس
معنی: الهه زیبایی یونان، ستاره زهره
ریشه: فرانسوی - ونوش
معنی: گل بنفشه
ریشه: کردی - ویانا
معنی: فرزانگی، بخردی، دانایی
ریشه: اوستایی پهلوی - ویدا
معنی: آشکار و هویدا
ریشه: فارسی - ویشکا
معنی: نام روستایی نزدیک رشت
ریشه: فارسی - وینا
معنی: رنگارنگ، همچنین روشن و آشکار
ریشه: فارسی - ویونا
معنی: منسوب به وَیو، (به مجاز) عروس، دختری که عروس شده، نام روستایی در نزدیکی کاشان
ریشه: فارسی - هانا
معنی: پناه، نفس، امید، فریاد
ریشه: فارسی - هلما
معنی: ستاره درخشان
ریشه: عربی - هلن
معنی: فرانسه از یونانی روشنایی، نور، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد.
ریشه: یونانی - هلنا
معنی: هلن
ریشه: یونانی - هلیا
معنی: خورشید
ریشه: یونانی - هلینا
معنی: هلن، فرانسه از یونانی روشنایی، نور، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد.
ریشه: یونانی - هورناز
معنی: خورشید زیبا
ریشه: فارسی - هیلدا
معنی: نیرومند، قوی
ریشه: لاتین - یافا
معنی: زیبایی، جمال، نام شهری قدیمی در ساحل مدیترانه
ریشه: عبری - یسنا
معنی: پرستش، بخشی از اوستا
ریشه: فارسی - یگانه
معنی: صمیمی، همدل، یکرنگ، بی همتا، بی نظیر، تنها و منحصر به فرد
ریشه: فارسی - لنا
معنی: نصیب و بهره
ریشه: عربی - یارا
معنی: (دخترانه و پسرانه) توانایی، قدرت
ریشه: فارسی
نام های اصیل ایرانی با معنی (الف)
نام های اصیل ایرانی با معنی (آ)
نام های اصیل ایرانی با معنی (ب)
نام های اصیل ایرانی با معنی (پ)
نام های اصیل ایرانی با معنی (ت)
نام های اصیل ایرانی با معنی (ج)
جانا : ای جان، ای عزیز
جان پرور : آنچه باعث تیمار جان شود
جانانه : دوست داشتنی
جهاندخت : دختر شهره در عالم
جوانه : جوان، جوانی، روی
جویبار : کنار جوی آب
نام های اصیل ایرانی با معنی (چ)
چیستا : دانش و دانایی؛ نام جوانترین دختر زرتشت، ایزد دانش
نام های اصیل ایرانی با معنی (خ)
خوردخت : دختر آفتاب
خورشید : هور، هورشید، آفتاب
نام های اصیل ایرانی با معنی (د)
درناز: زیبا رو و گران بها
دل آرام : آرامش دهنده دل
نام های اصیل ایرانی با معنی (ر)
راددخت: دختر بخشنده یا خردمند
نام های اصیل ایرانی با معنی (ز)
نام های اصیل ایرانی با معنی (ژ)
ژامک : از نامهای باستانی، آینه
ژرفا : عمیق
نام های اصیل ایرانی با معنی (س)
سانیا: سایه روشنِ جنگل
نام های اصیل ایرانی با معنی (ش)
شیفته : عاشق، مجنون
نام های اصیل ایرانی با معنی (ص)
نام های اصیل ایرانی با معنی (ط)
نام های اصیل ایرانی با معنی (غ)
نام های اصیل ایرانی با معنی (ف)
اسم دختر – اسم دختر با کلاس – زیباترین اسم دختر ایرانی – مجموع ۱۰۰۰ اسم با معنی
نام های اصیل ایرانی با معنی (ق)
نام های اصیل ایرانی با معنی (ک)
کاناز : چوب ریشه خوشه خرما، اسم اصیل ایرانی
نام های اصیل ایرانی با معنی (گ)
نام های اصیل ایرانی با معنی (ل)
لیان : درخشنده
اسم دختر اصیل ایرانی با معنی (م)
نام های اصیل ایرانی با معنی (ن)
نام های اصیل ایرانی با معنی (و)
وانیا : هدیه باشکوه خداوند