کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم با جواب در این قسمت آموزشی میپردازیم به کل درسهای هدیه آسمانی با پاسخ به سوالات و جوابات و معنی ها صفحه به صفحه درس به درس همچن درسهای زیر که در سایت دانشکده ها قرار داده ایم :
- درس اول یکتا
- درس دوم بهترین راهنمایان
- درس سوم سرور آزادگان
- درس چهارم باغ سری
- درس پنجم شتربان با ایمان
- درس ششم سیمای خوبان
- درس هفتم دست در دست دوست
- درس هشتم دوران غیبت
- درس نهم جهان دیگر
- درس ده آداب زندگی
- درس یازده راه تندرستی
- درس دوازده سفرهای با برکت
- درس سیزده عید مسلمانان
- درس چهارده راز موفقیت
- درس پانزده حماسه آفرینان جاودان
- درس شانزده زیارت
- درس هفده دانشآموز نمونه
کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم درس اول یکتا با پاسخ
آنگاه که شب درآید و تاریک ی آن بر جهان چیره شود،
آنگاه که ستاره ای بدرخشد و چشمها از دیدنش خیره شود
و آنگاه که ……
تو را میستایم.
هرگاه ……
هرگاه به آسمان و زمین،
به صخرهها و کوههای سنگین
یا به درختان و گلهای رنگین مینگرم،
تو را سپاس میگویم.
ای خدایِ مهربانِ من!
نسیمِ روحافزا نشانی از مهربانی ات
بادهای بارا ن زا گواهِ رحمتِ آسمانی ات
صخرههای سِتُرگ ، کوههای بزرگ، رودهای جاری و دریاهای پهناور، نشان دانایی و توانایی ات.
تو را سپاس میگویم
که عطاهایت از سرِ مهربانی و نعمتهایت همگانی است.
به تو ایمان دارم و از تو راه میجویم
تنها از تو یاری میطلبم
و به تو تکیه میکنم
تو که در دوستی، بیهمانند
در مهربانی، بیمانند
در بخشش، یکتا
و در لطف و نوازش، بیهمتایی.
تو که پدیدآورندهی آفریدگان
و مالک زمین و آسمانی.
از هر کس به من نزدیکتر
و از هر دوستی با من آشناتری.
ای خدای مهربان!
بیناترین بینا، زیباترین زیبا،
داناترین دانا،
خدای یکتا
خدای یگانه و بیهمتا.
تو را اینگونه سپاس میگویم:
«اَلحَمدُ لِِ رَبِّ العالَمینَ»
بدانیم
یکی از اصول دینی ما مسلمانان «توحید» است. توحید یعنی خداوند یکتاست و جز او خدایی نیست. همهی مسلمانان خدای یکتا را میپرستند؛ از دستورهایش اطاعت میکنند و خواستههای خود را تنها به درگاه او میبرند.
آنها هر روز در اذان، اقامه و نماز به یکتایی و یگانگی پروردگار شهادت میدهند و او را ستایش میکنند.خدایی که مهربانترین مهربانان، بخشندهترین بخشندگان، داناترین دانایان و تواناترین قدرتمندان است؛ یکتا و یگانهای که هیچ مثل و مانندی ندارد.
همخوانی کنیم صفحه ۱۰ کتاب هدیه های آسمانی ششم
تو خدای بی شریکی |
|
تو یگانه ای و دانا |
تو چه خوب ومهربانی |
|
تو که پاکی و توانا |
تو در آنزمان که نامی |
|
ز جهان نبود بودی |
تو بگوش ابر خواندی |
|
که از آسمان ببارد |
تو به آفتاب گفتی |
|
به زمین قدم گذارد |
تو به چشمه یاد دادی |
|
ز دل زمین بجوشد |
به گیاه تشنه گفتی |
|
که از آب آن بنوشد |
تو سپردهای به شبنم |
|
که ببرگ گل نشیند |
به خزان اجازه دادی |
|
که گل از چمن بچیند |
به هزار نقش زیبا |
|
گل وسبزه را کشیدی |
ناصر علی اکبر سلطان با اندکی تغییر
- در شعر به کدام صفات خداوند اشاره شده است؟ بی نظیر، یگانه، دانا، خوب، مهربان، پاک و توانا و همچنین قوی و قدرتمند بودن خداوند که همه چیز تخت فرماناوست و او آفرینندهی تمام زیباییها و خالق تمام هستی است.
- پیام شعر را در چند جمله برای دوستانتان بیان کنید. اینکه خداوند، یکتا و بینظیر است و همه چیز تحت قدرت و اختیار اوست و خداست که همه چیز را زیبا خلق کرده، بنابراین وظیفهی ما این است که در مقابل این همه خوبی شکرگزار او باشیم.
- چه ارتباطی میان پیام شعر و موضوع درس وجود دارد؟ در خلقت این همه زیبایی کسی شریک خداوند نیست و او یگانه و بی همتاست پس انسانها باید خدایی را پرستش و اطاعت کنند که یکتا است و دارای صفات زیبا بوده و همه جیز در قدرت و قلمروی حکومت اوست.
تدبر کنیم صفحه ۱۱ کتاب درسی هدیه های آسمانی ششم
این سوره را بخوانید و ترجمهی آن را بنویسید.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿۱﴾
اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿۲﴾
لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿۳﴾
وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾
به نام خداوند بخشنده مهربان
بگو او خداوند یکتاست (۱)
خداوند بینیاز است (۲)
فرزندی ندارد و زاییده نشده است (۳)
و همتا و همانندی برای او وجود ندارد (۴)
– نام این سوره چیست؟ حمد
– در این سوره به کدام صفتهای خداوند اشاره شده است؟ یکتا بودن خدا، بی نیازی خداوند واینکه خداوند پدر، مادر و فرزندی ندارد و او بی همتا و بینظیر است.
– به نظر شما چرا سوره به این نام معروف شده است؟ چون سراسر این سوره به اصل توحید و یگانگی خدا اشاره دارد. با خواندن این سوره با صفات خداوند آشنا میشویم و این آشنایی موجب میشودتا با جان و دل بهاو ایمان بیاوریم و این سوره انسانها را به یکتا پرستی دعوت میکند.
– چه ارتباطی میان معنای سوره و موضوع درس وجود دارد؟ بادوستان خود در کلاس گفت وگو کنید. معنای این سوره و مفهوم درس میخواهد به ما بفهماند که خدایی را باید پرستید که یکتا و بی همتاست و از هر جهت بی نظیر است. همچنین باید از او در هر کاری کمک بخواهیم و همواره سپاسگزار نعمتهای او باشیم.
کامل کنید صفحه ۱۲ هدیه های آسمانی ششم
با استفاده از کلمههای زیر، یک متن در ستایش خداوند یا گفتوگو با او بنویسید.
مهربان، آفریننده، دوست آرزو ،دانا، بخشنده، صمیمی، روشنایی زیبایی، توانا و یگانه
ای خداوند بخشنده و مهربا و ای آفرینندهی زیباییها و روشناییها، ای توانای دانا و ای یگانهی بیهمتا، تو را ستایش میکنم و صمیمانه از تو به خاطر نعمتهایت سپاسگزارم و آرزو میکنم در لحظه لحظهی زندگانیام به یاد تو باشم . لحظهای از یادت قافل نشوم و تو دوست صمیمی من باشی. «ای خداوند مهربان ممنونم که هستی».
نیایش
خداوندا
با مهربانیت
سپیده صبح را نشان دادی
و با بزرگیت تاریکی های شب را به روشنایی روز تبدیل ساختی
و از دل سنگ های سخت آب های گوارا را روان کردی
و از ابرها آبی فراوان فرو فرستادی
و خورشید و ماه را چراغ درخشان قرار دادی
نوایم را بشنو و دعایم را اجابت فرما
ای مهربان ترین مهربانان
کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم درس دوم بهترین راهنمایان با پاسخ
در درس دوم بهترین راهنمایان در این کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم میپردازیم به جواب برایم بگو صفحه ۱۶ تدبر کنیم صفحه ۱۶ گفت و گو کنید صفحه ۱۷ ایستگاه فکر صفحه ۱۷ تحقیق کنید صفحه ۱۷ که در قسمت زیر برای شما این متن آموزشی قرار داده ایم.
لطفا نظرات در رابطه با کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم یادتان نرود منتظر نظرات شما هستیم.
«از مسیر اصلی میرویم؛ نه از بیراهه. مراقب پرتگاهها هستیم. اگر کسی از حرکت باز ماند، او را تنها نمیگذاریم و همه به او کمک میکنیم. تکروی نمیکنیم. همگی پشت سر راهنما حرکت میکنیم. به طبیعت آسیب نمیزنیم و از شتابزدگی پرهیز میکنیم…»
آقای رحمتی نکات ضروری را پای کوه به گروه ما تذکّر میدهد و حرکت را آغاز میکنیم. او مربّی قرآن ماست. این هفته قرار است جلسه را بالای کوه نزدیک شهر تشکیل دهیم.
از دامنهی کوه بالا می رویم. چه هوای پاکی! چه منظرهی با شکوه و بینظیری!
سراسر دشتها و دامنهها در برابرمان است و تمام شهر را با یک نگاه میبینیم!
«موضوع این جلسهی ما «بهترین راهنمایان» است. خیلیها ما را در زندگی راهنمایی میکنند و به ما کمک میرسانند؛ امّا یادمان باشد که راهنمایان اصلی و حقیقی ما کسانی هستند که خدای مهربان آنها را انتخاب کرده است. پیامبران و امامان بهترین راهنمایان ما هستند». بعد از این مقدّمه، بچّهها یکی یکی صحبت کردند:
– پیامبر کسی است که از سوی خدا انتخاب شده است. او «پیام» خدا را برای مردم میآورد و آنها را به پرستش خدای یگانه دعوت میکند.
– پیامبران از بین خود مردم انتخاب میشدند و زندگی آنان مثل همهی مردم بود. کار میکردند؛ چوپانی، کشاورزی و کارهای دیگر و برای خانوادهشان زحمت میکشیدند.
– بعضی از پیامبران کتاب آسمانی داشتند؛ مثل تورات، انجیل و قرآن.
– گاهی پیامبران برای اینکه ثابت کنند پیامبر هستند از «معجزه» استفاده میکردند؛ یعنی کارهایی میکردند که مردم عادی نمیتوانستند انجام دهند. این معجزات، دلایل روشنی بود که نشان میداد آنها از سوی خدا فرستاده شده اند.
– اوّلین پیامبر خدا، حضرت آدم (علیه السّلام) بود و آخرین پیامبر، حضرت محمّد (صلّی اللهعلیه وآله) است.
آقای رحمتی که از سخن بچّهها به وجد آمده بود، گفت:«آفرین! نکتههای ارزشمندی را گفتید. زندگی مثل کوه پیمایی است که اگر نقشهی راه و راهنما نداشته باشیم، نمیتوانیم به راحتی به قلّه برسیم. راهنمای آگاه، مسیر رسیدن به قلّه را خیلی خوب میداند، میداند که چه پرتگاهها و چه خطرهایی در برابر ماست. پیامبران بهترین راهنمایان زندگی هستند. آنها با دلسوزی و مهربانی، مراقب همه بودند و به بهترین شیوه انسانها را هدایت میکردند.»
بعد از صحبتهای آقای رحمتی، قرار شد بچّهها از چیزهایی که دربارهی زندگی هر یک از پیامبران شنیدهاند، صحبت کنند. بحث با شور و شعف خاصی در هوای دلپذیر بالای کوه ادامه پیدا کرد.
بدانیم
یکی دیگر از اصول دینی ما مسلمانان، نبوّت (پیامبری) است؛ یعنی خداوند مهربان، پیامبرانی را از میان انسانهای خوب و نیکوکار برگزید تا به هدایت و راهنمایی مردم بپردازند و آنان را با دستورهای الهی آشنا کنند. آنها انسانها را به خوبیها دعوت میکردند و از بدیها باز میداشتند؛ با ظلم ظالمان و ستمگران مبارزه میکردند و یار مظلومان و نیکوکاران بودند.
برایم بگو صفحه ۱۶ هدیه های آسمانی ششم
پیامبران به مردم کمک می کردند تا خدا را بشناسند و در صلح و آرامش کنار یکدیگر زندگی کنند و با عمل به دستورات الهی مسیر صحیح زندگی را بیابند و در مقابل ظلم و ستم ساکت ننشینند و با آن به مبارزه بپردازند.
تدبر کنیم صفحهٔ ۱۶ هدیه های آسمانی ششم
این آیات و ترجمهی آنها را بخوانید. هر آیه به چه مطلبی دربارهی پیامبران اشاره میکند؟
لَقَد مَنَّ اللّٰهُ عَلَی المُؤمِنینَ اِذ بَعَثَ فیهم رَسولً مِن اَنفُسِهِمْ
خداوند بر مؤمنان منّت گذاشت (و نعمت بزرگی به ایشان بخشید)؛ هنگامی که برای آنها پیامبری از میان خودشان فرستاد. سورهی آل عمران، آیهی ۱۶۴
آنها کسانی هستند از بین خود مردم که در کنار آنها زندگی میکردند نه فرشتگان.
لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَاَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب آسمانی نازل کردیم. سورهی حدید، آیهی ۲۵
پیامبران با معجزات و دلایل روشن و کتابهای آسمانی برای هدایت مردم آمدهاند.
وَ لَقَد بَعَثنا فی کُلِّ أُمَّئٍ رَسولً اَنِ اعبُدُوا اللّٰهَ
ما برای هر امّتی، پیامبری فرستادیم که (میگفت): «خدای یکتا را بپرستید» سورهی نحل، آیهی ۳۶
تمام پیامبران، مردم را به یکتا پرستی دعوت میکردند.
گفت و گو کنید صفحه ۱۷ هدیه های آسمانی ششم
دربارهی هر یک از پیامبران اولوالعزم چه میدانید؟ در گروههای خود گفتوگو کنید و نتیجهی آن را به کلاس گزارش دهید.
ایستگاه فکر صفحه ۱۷ هدیه های آسمانی ششم
برای آشنا شدن با آموزههای پیامبران چه راههایی را میشناسید؟
۱- مطالعهی قرآن کریم ۲- مطالعه کتب بزرگان دین که راجع به پیامبران و آموزههای ایشان نوشته شده است. ۳- تحقیق و پژوهش دربارهی زندگی پیامبران و آشنایی با احادیث آنها ۴- شرکت در مراسمهای مذهبی و دینی در مساجد، حسینیهها و هیئتها ۵- هم کلام شدن با افراد عالم و متدین
تحقیق کنید صفحه ۱۷ هدیه های آسمانی ششم
به جز پیامبران اولوالعزم، داستان زندگی کدام یک از پیامبران در قرآن آمده است. یکی را انتخاب، و خلاصهی آن را برای دوستانتان بیان کنید.
کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم درس سوم سرور آزادگان با پاسخ
در درس سوم سرور آزادگان در این کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم میپردازیم به جواب برایم بگو صفحه ۲۱ بگرد و پیدا کن صفحه ۲۱ کامل کنید صفحه ۲۱ ایستگاه فکر صفحه ۲۲ بررسی کنید صفحه ۲۲ گفت و گو کنید صفحه ۲۳ گفت و گو کنید صفحه ۲۳ خاطره گویی صفحه ۲۳ تحقیق کنید صفحه ۲۳ که در قسمت زیر برای شما این متن آموزشی قرار داده ایم.
عصر عاشورا بود و سرزمین کربلا آمادهی ثبت حماسهای دیگر! این بار نوبت که بود؟
گامهایش استوار بود و قلبش بیقرار.
نوجوانی چهارده ساله با چهرهای تماشایی که چون پارهی ماه میدرخشید.
آینهی تمام نمای پدر بود. پدرش قهرمان جنگهای صِفّین و نهروان بود و او قهرمان کربلا!
کنار عمو آمد. چشم هایش گواهی می داد که حرف دلش چیست!
امام حسین(علیه السّلام) با نگاهی سرشار از تحسین به قامت قاسم نگریست؛ قطرهی اشکی بر گونهی امام غلتید و بر زمین چکید.
چه لحظهی جانسوزی! برایش سخت بود برادرزادهاش را که تازه به سنّ نوجوانی رسیده بود به مبارزه با کسانی بفرستد که هیچ رحمی نداشتند.
– قاسم جان! ای یادگار برادرم، به خیمهها برگرد!
امّا قاسم تصمیم خود را گرفته بود؛ میخواست به میدان جنگ برود. دستان عمو را محکم در دست گرفت و غرق بوسه کرد و با چشمان خیس بر خواستهی خویش پافشاری کرد. پس از اصرار فراوان، امام به او اجازه داد و قاسم را به سوی میدان جنگ بدرقه کرد؛ سپس دس تها را برای دعا بالا برد و او را به خدا سپرد. قاسم، شمشیر به دست و اللهاکبر گویان بر دشمن تاخت و لرزه بر اندامشان انداخت.
یک نوجوان، یک قهرمان عالم ، همه حیران او
زیباتر از مهتاب بود آن چهره ی تابان او
دشمن سراپا ترس شد از قدرت ایمان او
از این سو به آن سو حمله میکرد و جوانمردانه میجنگید. بسیاری را به هلاکت رساند و دشمن را بر خاک ذلّت نشاند.
ناگهان از همه سو بر او هجوم آوردند و سروِ قامتش را بر خاک انداختند. صدای قاسم بلند شد و عمو را صدا زد. امام حسین (علیه السّلام) شتابان خود را به بالین قاسم رساند، در کنارش زانو زد و پیکرش را در آغوش گرفت.
بدن گلگونش بوی گلهای بهشت میداد. امام با مهربانی و عطوفتی توصیفناپذیر نگاهش کرد و فرمود:
«به خدا قسم برای عمویت سخت است که تو او را صدا بزنی و او نتواند جواب بدهد».
قیام امام حسین (علیه السّلام)
پس از اینکه حضرت محمّد (صلّی الله علیه وآله) از سوی خداوند به پیامبری انتخاب شد، افراد ظالم و ستمگر، که حاضر به پذیرش دستور خداوند نبودند، تصمیم گرفتند از هر راهی، دین اسلام را از بین ببرند؛ امّا تلاشها و مقاومتهای پیامبر باعث شد این دشمنان نتوانند به خواستههای خود برسند.
بعد از پیامبر، معاویه به جنگ با امام علی (علیه السّلام)، که جانشین پیامبر بود، برخاست. بعد از امام علی (علیه السّلام)، فرزندش امام حسن (علیه السّلام) نیز با نقش هی معاویه به شهادت رسید. در سال ۶۰ هجری قمری، معاویه از دنیا رفت و فرزندش یزید به حکومت رسید. یزید اهل کارهای زشت و ناپسند بود؛ به نماز چندان اهمّیت نمیداد و احکام دینی را رعایت نمیکرد. او آشکارا دین اسلام و حضرت محمّد (صلّی اللهعلیه وآله) را مسخره میکرد. فساد او در مردم نیز اثر گذاشته بود. یزید میخواست دین اسلام را ریشه کن کند و آن را نابود سازد. وقتی به امام حسین (علیه السّلام) خبر دادند که یزید به حکومت رسیده است، فرمود:
«وای بر اسلام که به حاکمی چون یزید گرفتار شده است».
امام حسین (علیه السّلام) در برابر یزید قیام کرد و با فرزندان و خانوادهاش از مدینه خارج شد. امام مردم را به مبارزه با یزید دعوت میکرد و دربارهی هدف خود از قیام میفرمود:
«همانا من برای اصلاح امّت جدّم قیام کردهام. من میخواهم امر به معروف و نهی از منکر.»
امّا عدّهی کمی با او همراه شدند و او را یاری کردند. سرانجام در روز دهم محرّم سال ۶۱ امام حسین (علیه السّلام) و هفتاد و دو تن از یارانش در صحرای کربلا در مقابل لشکر یزید ایستادند و به شهادت رسیدند. پس از شهادت امام حسین (علیه السّلام)، مردم از خواب غفلت بیدار شدند و با الگو گرفتن از قیام امام حسین (علیه السّلام) در مقابل یزید ایستادند.
برایم بگو صفحه ۲۱ هدیه های آسمانی ششم
چه قیامهایی میشناسید که با الگو گرفتن از قیام امام حسین علیه السّلام، علیه ظلم و ستم انجام شده است؟
۱- قیام خونین ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲
۲- قیام مردم تبریز در سال ۱۳۵۶
۳- قیام مردم ایران علیه شاه در سال ۱۳۵۷
بگرد و پیدا کن صفحه ۲۱ هدیه های آسمانی ششم
رفتار حضرت قاسم(علیه السّلام) شما را یاد چه چیزهایی میاندازد؟
شجاعت
قهرمانی
جوانمردی و رشادت
ایمان و اعتقاد به خداوند
کامل کنید صفحه ۲۱ هدیه آسمانی ششم
پاسخ سؤالات زیر را به ترتیب اعداد داده شده از راست به چپ در جدول قرار دهید: سپس حروف را به ترتیب کنار هم بخوانید. رمز جدول، یکی از سخنان امام حسین (علیه السّلام) است.
۱- نام خواهر امام حسین (علیه السّلام)؛ پیام رسان کربلا (۴- ۷- ۱۲- ۱۳)
۲- جاری شدن اشک از چشمها (۳- ۲- ۱۷- ۱)
۳- وقتی به هم میرسیم به یکدیگر میگوییم ……… . (۱۶- ۲۰- ۱۴- ۸)
۴- تعداد جزءهای قرآن کریم (۶- ۲۱)
۵- چه بسا با خواست خدا عدّهای … برعدّه ای زیاد پیروز شوند (سورهی بقره، آیهی ۲۴۹ (۱۵- ۱۱) )
۶- دعایی از امام علی (علیه السّلام) که معمولاً شبهای جمعه خوانده میشود (۵- ۱۸- ٢٣) امام حسین (علیه السّلام) میفرماید:
هرگز کسی مثل من با کسی مثل یزید بیعت نمیکند.
به نظر شما این جمله با موضوع درس چه ارتباطی دارد؟ امام حسین (ع) که انسانی آزاده و پاک بود هرگز با یزید که فردی فاسد و زشت کار بود بیعت نکرد و تن به ذلت نداد و شهید شدن در راه خدا را بر دوستی با دشمنان خدا ترجیح داد.
ایستگاه فکر صفحه ۲۲ هدیه های آسمانی ششم
در زمان حکومت بنی امیّه، اگر عاشورا و فداکاری خاندان پیامبر نبود، چه اتّفاقی برای اسلام میافتاد؟ اگر خاندان پیامبر و فدا کاریهای ایشان و واقعهی عاشورا و جان فشانیهای اباعبدالله (امام حسین (ع)) نبود افراد نا پاکی چون خاندان بنی امیه و فرد زشت کاری مثل یزید به دنبال دشمنی که با دین اسلام داشتند حتما اسلام را نابود میکردند.
بررسی کنید صفحه ۲۲ هدیه های آسمانی ششم
پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله): امام حسین (علیه السّلام) چراغ هدایت و کشتی نجات است.
برای اینکه بتواند انسانها را در دریای طوفانی نجات دهد، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ اول از همه باید از بدنهای فولادین و قوی برخوردار باشد تا در برخورد با موانع آسیب کمتری ببینند، دوم اینکه به مجهزترین ابزار هدایت و نجات تجهیز شده باشد تا بتواند سر نشینان خود را به مقصد برساند و نیز افراد آگاه آن را هدایت کنند.
به نظر شما چرا امام حسین (علیه السّلام) کشتی نجات معرفی شدهاند؟ زیرا امام حسین (ع) به خاطر ایمان و ایستادگی در برابر ظلم همانند سر پناه امن کشتی هستند و به واسطهی اینکه ابزار هدایت و نجات دقیق را در اختیار دارند. به راحتی کسانی را که به او پناهنده میشوند به سلامت به سر منزل مقصود میرسانند ( منظور از ابزار هدایت همان ارتباط نزدیکی است که با خداوند دارند و دستورات را از او دریافت میکنند.)
چه کسانی میتوانند سرنشینان این کشتی باشند؟
کسانی که به دستور الهی که در قرآن آمده است به درستی عمل نمایند
کسانی که در راه پیامبران الهی قدم بر میدارند و به فرمودههای آنان توجه میکنند.
کسانی که به راهنماییهای امامان توجه میکنند و آنها را اجرا میکنند.
گفت و گو کنید صفحه ۲۳ هدیه آسمانی ششم
شما به عنوان یک نوجوان مسلمان برای زنده نگهداشتن نام و قیام امام حسین (علیه السّلام) چه کارهایی انجام میدهید؟
خاطره گویی صفحه ۲۳ هدیه های آسمانی ششم
گزارشی از برگزاری برنامههای عزاداری ماه محرّم در محلّهی خود تهیه، و آن را در کلاس برای دوستانتان بازگو کنید.
تحقیق کنید صفحه ۲۳ هدیه های آسمانی ششم
در مورد دیگر کودکان و نوجوانانی که در حماسهی کربلا حاضر بودند، تحقیق کنید و در کلاس برای دوستانتان بخوانید
کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم درس چهارم باغ سری
در درس چهارم باغ سری در این کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم میپردازیم به جواب برایم بگو صفحه ۲۶ تدبر کنیم صفحه ۲۶ بررسی کنید صفحه ۲۷ گفت و گو کنید صفحه ۲۷ ببین و بگو صفحه ۲۷ که در قسمت زیر برای شما این متن آموزشی قرار داده ایم.
تابستان آمده است …
چند بچّه بدون توجّه از خانهی خود دور میشوند و به سراغ ماجراجویی میروند.
آنها داخل دیواری که بین برگها پنهان شده است، یک در کوچک میبینند.
با تعجّب به هم نگاه میکنند. گویی میخواهند بپرسند این در به کجا باز میشود …
و برای بازکردن در تلاش میکنند!
مهدی و هادی، بازی خود را قطع، و آنها را تماشا میکنند.
بچّهها، زور بازویشان را به کار میگیرند و بالاخره در با صدای جیغ مانندی باز میشود.
هادی جلو میرود و به آنها میگوید:«بچّهها ورود به این باغ ممنوع است».
ولی آنها بدون توجّه به هادی وارد باغ میشوند.
مهدی میگوید :«بچّهها شما نباید بدون اجازهی صاحب باغ وارد آن بشوید».
آنها باز هم توجّهی نمیکنند.
یک باغ کوچک است؛ با دیوارهایی نسبتاً بلند و حوضچهای پر از آب در وسط آن. هیچ کسی آنجا نیست.
مهدی دوباره از بیرون باغ با صدای بلند به آنها میگوید :«شما اجازه ندارید در آن باغ بازی کنید … آنجا مکانی خصوصی است».
امّا آنها به گشت وگذار خود در باغ ادامه میدهند.
مهدی و هادی با تعجّب به یکدیگر نگاه میکنند و میگویند :«آنها به تذکّر ما توجّه نمیکنند. چگونه آنها را متوجّه خطایشان کنیم؟»
بچّهها در گوشهای از باغ یک دوچرخه پیدا میکنند؛ کمی خراب است، ولی راه میرود. آن طر فتر یک نیمکت است و در کنارش درختی با انجیرهای رسیده. تمام اطراف پر از علف است و بوی گلهای معطّر همهجا به مشام میرسد؛ گلهای قرمز و زرد و… .
بچّهها فریاد میزنند:«جانمی جان … این باغ جای خوبی برای بازی است!»
و شروع میکنند به خوردن انجیرها! و تعداد زیادی از گلها را زیر پا له میکنند! سپس چند نفری سوار دوچرخه میشوند و در حالی که با عجله، نزدیک به دیوار دور میزنند، فریاد میکشند:«!… این باغ ماست … باغ سرّی ما … ناگهان».
صاحب باغ با ابروهای گره خورده بچّهها را نگاه میکند. آنها از درد به خود میپیچند.
برایم بگو صفحه ۲۶ هدیه های آسمانی ششم
هادی و مهدی برای آگاه کردن بچّهها چه کارهای دیگری میتوانستند انجام دهند؟
از بزرگتر کمک میخواستند و عاقبت بد این کاررا بیان میکردند.
پیشنهاد بازی در مکان دیگری را میدادند.
تدبر کنیم صفحه ۲۶ هدیه های آسمانی ششم
این آیه را بخوانید.
وَ لتَکُن مِنکُم اُمَّئٌ یَدعونَ اِلَی الخَیرِ
وَ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ اُولٰئِکَ هُمُ المُفلِحونَ
باید از میان شما، جمعی باشند که دیگران را به نیکی دعوت کنند و آنها را به کارهای خوب فرا بخوانند و از زشتیها بازدارند. آنها همان رستگاران هستند.
سورهی آل عمران، آیهی ۱۰۴
- با استفاده از این کلمهها ، ترجمهی آیه را کامل کنید: خوب ؛ نیکی ؛ دیگران ؛ زشتیها
- با توجّه به معنای آیه به کار هادی و مهدی در دین چه میگویند؟ امر به معروف و نهی از منکر
- تشویق به کارهای خوب چه اثری دارد؟ باعث میشود تشویق شوندگان، به کارهای خوبشان ادامه دهند و دیگران نیز به پیروی از آنها به کار های خوب روی آورند.
- تذکّر در مورد کارهای بد چه ضرورتی دارد؟ ضرورت آن این است که اثر گناه و کارهای بد را در جامعه کم میکند و کسانی که کارهای بد انجام میدهند نسبت به کارهای زشتشان آگاه میشوند تا کارهای زشت و بدشان را تکرارنکنند.
بررسی کنید (صفحه ۲۷ کتاب درسی)
کدامیک از جملات به «امر به معروف» و کدامیک «نهی از منکر» مربوط است؟
به نماز نگو کار دارم؛ به کار بگو وقت نماز است. امر به معروف
مدرسه، خانهی دوم ماست؛ در حفظ تمیزی و زیبایی آن بکوشیم. امر به معروف
خو شقول و خو شرفتار باشید تا همه شما را دوست داشته باشند. امر به معروف
در کار دیگران تجسّس نکنید. نهی از منکر
گفت و گو کنید (صفحه ۲۷ کتاب درسی)
– اگر کسی خطایی کند، شما چه میکنید؟ با رعایت ادب واحترام طوری که به شخصیت فرد خطا کار لطمهای وارد نشود وخیلی دوستانه اشتباه او را به وی تذکر میدهیم و از او میخواهیم که آن کار زشت و ناپسند را تکرار نکند.
– اگر شما خطا کنید، دوست دارید چگونه شما را متوجّه خطایتان بکنند؟ به دو از هر گونه خشم و خشونت، خطای من را تذکر دهند زیرا شاید به عاقبت کاری که انجام میدادم آگاه نبودهام و این تذکر باعث آگاهی من شود.
ببین و بگو (صفحه ۲۷ کتاب درسی)
به کدا م یک باید لبخند زد و به کدام یک باید اخم کرد؟ کدام یک را باید تشویق کرد؟ به کدام یک باید تذکّر داد؟
باید اخم کرد و تذکر داد
باید اخم کرد و تذکر داد
باید لبخند زد و تشویق کرد.
باید اخم کرد و تذکر داد
استاد حسن زاده آملی
کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم درس پنجم شتربان با ایمان با پاسخ
در درس پنجم با ایمان در این کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم میپردازیم به جواب تدبر کنیم صفحه ۳۰ کامل کنید صفحه ۳۱ بگرد و پیدا کن صفحه ۳۲ بررسی کنید صفحه ۳۲ ایستگاه فکر صفحه ۳۳ گفت و گو کنید صفحه ۳۳ تحقیق کنید صفحه ۳۳ با خانواده صفحه ۳۳ که در قسمت زیر برای شما این متن آموزشی قرار داده ایم.
نامش صفوان بود و کارش کرایه دادن شتر به مسافران.
از یاران امام کاظم (علیه السّلام) بود و در عصر هارون عبّاسی میزیست؛ همان خلیفهای که مثل همهی خلفای عبّاسی به ستمگری و کینه توزی و زراندوزی عادت کرده بود!
آن سال، هارون میخواست با درباریانش به سفر حج برود. او میخواست با سفر حج، فریب کارانه، خود را فردی دین دار، نشان دهد.
هارون به یکی از مأمورانش گفت:«تعداد ما زیاد است و شترانمان کم. برو و چند شتر از صفوان کرایه کن».
مأمور هارون نزد صفوان آمد و درخواست خلیفه را گفت.
صفوان لحظهای با خود اندیشید. از سویی هارون از دشمنان مولایش امام کاظم (علیه السّلام) بود و از سوی دیگر از این معاملهی پرسود نیز نمیتوانست بگذرد؛ زیر ا هارون شتران زیادی میخواست؛ آن هم برای چند ماه.
صفوان با خود گفت:«چه عیبی دارد؟ هارون شتران را برای سفر حج میخواهد و حج هم عبادتی ارزشمند است و از این راه به سود زیادی هم خواهم رسید!»
چند روز بعد خدمت امام کاظم (علیه السّلام) رسید. امام به او فرمود:«صفوان! کار پسندیدهای نکردی!»
صفوان شگفت زده شد.
کدام کار؟!
– کرایه دادن شتران به هارون.
– من شتران را برای سفر حج کرایه دادهام و هارون آنها را برای زیارت خانهی خدا میخواهد نه برای تفریح و شکار!
– آیا دوست نداری هارون تا زمان پرداخت کرایه زنده بماند؟
– آری آری! دوست دارم زنده بماند تا بر گردد و کرایهام را بپردازد.
امام کاظم (علیه السّلام) فرمود:
«هر کس زنده ماندن ستمگران را دوست بدارد از آنان است و در آتش دوزخ جای خواهد داشت.»
صفوان از این هشدار مهم به خود آمد و سر به زیر افکند. برای نجات از ننگِ یاری کردن ستمگر، همهی شترانش را فروخت و به هارون کرایه نداد.
خدا در قرآن، همهی ما مسلمانان را برادر یکدیگر شمرده و به ما سفارش فرموده است که به یکدیگر محبّت بورزیم و انسانهای با ایمان و نیکوکار را دوست بداریم. همچنین از کسانی که با دین خدا و پیامبر او و اهل بیتش (علیهم السّلام) دشمنی میورزند، دوری، و راه خود را از آنها جدا کنیم.
خداوند در قرآن میفرماید:
مُحَمَّدٌ رَسولُ اللهِ وَ الَّذینَ مَعَهو اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم
محمّد رسول خدا و یارانش، در برابر دشمنان کافر، سرسخت و استوار، و با یکدیگر مهربان و نیک رفتارند. سورهی فتح، آیهی ۲۹
تدبر کنیم صفحه ۳۰ کتاب درسی
در مورد پیام آی های که خواندید با دوستانتان گف توگو کنید.
بر اساس این آیه، یکی از وظایف دینی ما مسلمانان، «تَولّی» و «تَبرّی» است.
«تَولّی» یعنی ما باید مؤمنان را که دوستان خدا هستند، دوست بداریم. «تبرّی» به این معناست که ما باید کافران ستمکار را، که دشمنان خدا هستند، دشمن بداریم و از آنها بیزاری بجوییم؛ چنان که حضرت ابراهیم (علیه السّلام) وقتی فهمید سرپرست او بت پرست است و حاضر نیست از کار خود دست بردارد از او بیزاری جست:
فَلَمّا تَبَیَّنَ لَهو اَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّٰهِ تَبَرَّأَ مِنهُ
هنگامی که ابراهیم فهمید، سرپرستش دشمن خداست از او بیزاری جُست. سورهی توبه، آیهی ۱۱۴
در کشور ما بعد از انقلاب اسلامی، روز سیزده آبان، «روز ملّی مبارزه با استکبار» نام گرفته است. در این روز همهی مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان، یکدل و یکصدا با شعارهایی مانند «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» بیزاری خود را از دولتهای زورگو و ستمگر اعلام میکنند. این تبرّی و اعلام بیزاری، موجب اتّحاد و یکرنگی مسلمانان در جامعه میشود و آنها را در برابر دشمنانشان مقاومتر میسازد.
کامل کنید صفحه ۳۱ کتاب درسی
ویژگیهای دشمنان خدا |
ویژگیهای دوستان خدا |
١- ستمگر و ظالم |
١- مهربان بودن با دیگران |
٢- زشت کاری و بی ایمانی |
۲- درستکاری و ایمان |
۳- اطاعت نکردن از دستورهای خدا |
٣- اطاعت از دستورهای خدا |
بگرد و پیدا کن صفحه ۳۲ کتاب درسی
جملهی مربوط به هر مفهوم را مشخّص کنید.
– دوستی با دوستان خدا تولّی
– راهپیمایی عظیم ٢٢ بهمن و ١٣ آبان تبرّی
– دشمنی با دشمنان خدا تبرّی
– دوستی با اهل بیت پیامبر (صلّی الله علیه وآله) تولّی
– حمایت از مردم ستم دیدهی فلسطین تولّی
– مبارزه با استکبار جهانی تبرّی
– ساکت نماندن در برابر ظالمان تبرّی
– رفتن به زیارت امام رضا (علیه السّلام) تولّی
بررسی کنید صفحه ۳۲ کتاب درسی
هر آیه به کدام یک از این دو مفهوم اشاره میکند؟
قُل لا اَسئَلُکُم عَلَیهِ اَجرًا اِلَّ المَوَدَّئَ فِی القُربیٰ
(ای پیامبر به مؤمنان) بگو به خاطر رسالتم از شما پاداشی جز دوست داشتن اهل بیتم نمیخواهم. سورهی شوریٰ، آیهی ۲۳ تولّی
لا یَتَّخِذِ المُؤمِنونَ الکافِرینَ اَولِیاءَ
افراد باایمان، نباید کافران را به دوستی خود انتخاب کنند. سورهی آل عمران ، آیهی ۲۸ تبرّی
قُل اِن کُنتُم تُحِبّونَ اللهَ فَاتَّبِعونی
(ای پیامبر به مؤمنان) بگو «اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید.» سورهی آل عمران، آیهی ۳۱ تولّی
اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَئٌ
مؤمنان برادر یکدیگرند. سورهی حُجُرات، آیهی ۱۰ تولّی
ایستگاه فکر صفحه ۳۳ کتاب درسی
امام حسین (علیه السّلام) چه ویژگیهایی داشتند؟ دوست خدا – مهربان – شجاع – دانا – اهل کارهای خوب و پسندیده و …
یزید چه ویژگیهایی داشت؟ دشمن خدا – ترسو – نادان – اهل کارهای زشت و ناپسند – ظالم
چرا امام حسین (علیه السّلام) فرمودند:«هر گز کسی مثل من با کسی مثل یزید بیعت نمیکند».
چون یزید دشمن خدا و دشمن دوستان خدا بود و امام حسین (ع) همانند جد بزرگوارشان بادشمنان خدا دشمن بودند؛ امام با این رفتارشان به ما میآموزند که ماهم مانند او با هر کسی که به دشمنی خدا برخاسته دشمن باشیم و هرگز او را به عنوان دوست انتخاب نکنیم.
گفت و گو کنید صفحه ۳۳ کتاب درسی
چه ارتباطی میان «تولّی و تبرّی» و «امر به معروف و نهی از منکر» وجود دارد؟
هر دو از فروغ دین است و مسیر روشن و مشخصی را برای رسیدن به هدف والای خلقت نشان میدهند. تولی مانند امر به معروف ما را به سمت خوبیها هدایت میکند و تبری نیز مانند نهی از منکر ما را از بدیها باز میدارد.
تحقیق کنید صفحه ۳۳ کتاب درسی
چه حادثهای موجب شد روز ۱۳ آبان را روز «انش آموز» بنامند؟ این حادثه با موضوع درس چه ارتباطی دارد؟
علت نام گذاری این روز، واقعهی کشتار جمعی دانشآموزان تهرانی میباشد که به نشانهی اعتراض به حکومت پهلوی در صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در محوطهی دانشگاه تهران جمع شده بودند. به منظور گرامیداشت یاد و خاطرهی آن شهیدان، این روز در تقویم جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز دانشاموز نام گذاری شده است.
ارتباط این حادثه با موضوع درس این است که دانشآموزان آگاه و حماسه ساز روز ۱۳ آبان به این وسیله دشمنی خود را با دشمنان خدا اعلام کردند و همانند امام حسین (ع) نشان دادند که حاضر نیستند با یزید و یزیدیان زمان خود بیعت کنند.
با خانواده صفحه ۳۳ کتاب درسی
در کدامیک از مراسم اسلامی به موضوع «تبرّی» بسیار اهمّیت داده شده است؟
در مراسم روز ۲۲ بهمن، روز جهانی قدس (آخرین جمعه ماه رمضان) و همینطور در مراسم حج، برائت از مشرکین انجام میشود.
کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم درس ششم سیمای خوبان با پاسخ
در درس ششم سیمای خوبان در این کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم میپردازیم به جواب گفت و گو کنید صفحه ۳۶ ببین و بگو صفحه ۳۷ تدبر کنیم صفحه ۳۷ کامل کنید صفحه ۳۸ بررسی کنید صفحه ۳۹ ایستگاه خلاقیت صفحهٔ ۳۹ تحقیق کنید صفحه ۳۹ که در قسمت زیر برای شما این متن آموزشی قرار داده ایم.
سالها آرزو داشت بتواند در مزرعهی امام کاظم (علیه السّلام) مشغول به کار شود. او می دانست که آن حضرت درآمد کشاورزی خود را در اختیار فقیران قرار میدهد.
هنگام نهار، سفر هی بزرگی پهن شده بود و هم هی کار گران دور آن نشسته بودند؛ امّا کسی دست به غذا نمیبرد. گویا منتظر کسی بودند. چند لحظهای گذشت که امام با لبخندی بر چهره و با گفتن سلام وارد شد و در گوشهای از سفره نشست.
باورش نمیشد! آیا امام با کار گران خود بر سر یک سفره مینشیند؟ امام نام خدا را بر زبان آورد و همگی مشغول خوردن غذا شدند. بعد از پایان غذا، امام خدا را شکر گفت و سپس روبه کارگران کرد و فرمود :«اگر ممکن است کمی بنشینید، مشکلی پیش آمده است که میخواهم در مورد آن با شما مشورت کنم.»
او رو به سوی امام کرد و گفت:«آیا شما با این علم و مقام میخواهید با ما که کارگران شما هستیم مشورت کنید؟»
امام کاظم (علیه السّلام) با مهربانی نگاهی به او کرد و فرمود:«شاید خدا به ذهن شما چیزی بیاورد که راه حلّ این مشکل باشد.»
این رفتار، عشق و علاقهی او را به امام بیشتر کرد و تازه فهمید که چرا خداوند ایشان را امام و پیشوای مسلمانان قرار داده است.
فکر میکنید امامان (علیهم السّلام) چه ویژگیهایی داشتند که خداوند ایشان را پیشوای ما قرار داده است؟
اهل بیت در قرآن
قرآن، کتاب هدایت و راهنمایی مردم است و بهترین راه هدایت، معرّفی الگوهای برتر و انسانهای نمونه است. در یکی از آیات قرآن میخوانیم:
اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا
همانا خدا اراده کرده است که همهی پلیدیها و ناپاکیها را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاک و مطهّر گرداند . سورهی احزاب، آیهی ۳۳
اهل بیت پیامبر (علیهم السّلام) پا کترین انسانها هستند. آنها با رفتار نیک و دوری از کارهای زشت و ناپسند، پاک شد هاند و میتوانند الگوی مسلمانان باشند. ایشان در برخورد با مردم، بسیار مهربان و خو ش اخلاق بودند. خطای دیگران را به راحتی میبخشیدند و آنان را سرزنش نمیکردند. با هیچکس مغرورانه سخن نمیگفتند و کسی را با القاب زشت و نا پسند صدا نمیزدند. اگر کسی نزد آنان به غیبت دیگران زبان میگشود، جلوی او را میگرفتند. با شوخیهای سالم و مفید، دیگران را شاد میکردند و میفرمودند هر کسی مؤمنی را شاد کند، خدا را خشنود کرده است؛ امّا به بهانهی شوخی، کسی را مسخره نمیکردند.
به فکر دوستان و یاران خود بودند؛ اگر مسافر بودند، دعای ایشان بدرقهی راهشان بود و اگر بیمار بودند به عیادت آنان میرفتند و با سخنان دلگرم کنند ه به آنان امیدواری میدادند. ایشان همچنین دانشمندترین و باایمانترین مردم زمان خود بودند، از هرگونه خطا و اشتباه به دور بودند و مردم را با آگاهی کامل از دستور دین، هدایت و راهنمایی میکردند. با ظالمان و ستمگران زمان خود مبارزه مینمودند و همگی در این راه تا پای جان ایستادگی میکردند.
اینها تنها گوشهای از رفتارهای پسندیده و صفات نیک پیشوایان دینی ما است. همین ویژگیها باعث شد خداوند آنان را پیشوای مسلمانان قرار دهد.
بدانیم
«امامت»، یکی دیگر از اصول دینی ما مسلمانان است. ما معتقدیم که خداوند، جانشینان پس از حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) را نیز تعیین، و از طریق پیامبر به مردم معرّفی نموده است.
ایشان که دوازده نفر هستند با عنوان «امام» شناخته میشوند. امام کسی است که به فرمان الهی و با آگاهی کامل از آموزههای دین، بعد از پیامبر، رهبری جامعه اسلامی را برعهده میگیرد. همهی مسلمانان ایشان را به عنوان امام و رهبر خود پذیرفتهاند و از دستور ایشان اطاعت میکنند.
پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) بارها جانشینان و پیشوایان بعد از خود را به مردم معرّفی کرده است. در حدیثی از ایشان میخوانیم:«جانشین بعد از من، علی و بعد از او دو نوهام، حسن و حسین هستند؛ سپس نه نفر از فرزندان حسین به ترتیب، وصی و جانشین ایشان هستند. آخرین آنها مهدی است که از دید مردم غایب میشود».
هر یک از امامان قبل از شهادت، امام بعد از خود را به مردم معرّفی میکرد تا مردم در تشخیص امام و رهبر خود دچار تردید یا گمراهی نگردند و او چراغ هدایت همهی مردم و پرچمدار مبارزه با ظلم حاکمان باشد.
گفت و گو کنید صفحه ۳۶ هدیه های آسمانی ششم
با کمک دوستانتان نام دیگری برای درس بیابید. علّت انتخاب شما چیست؟ «الگوی برتر» چرا که امامان به خاطر صفات و رفتار نیکشان همواره به عنوان الگو در زندگانی ما شناخته میشوند و این درس سعی دارد که رفتارهای این بزرگان را بیشتر به ما بیاموزد.
ببین و بگو صفحه ۳۷ هدیه های آسمانی ششم
هر یک از این تصویرها با کدامیک از ویژگیهای اهل بیت (علیهم السّلام) ارتباط دارد؟
تصویر اول (سمت چپ): مهربان بودن امامان با فقرا و نیازمندان را نشان میدهد.
تصویر دوم (سمت راست): نشان میدهد که امامان با مردم همدل و هم زبان بودند و آنهارا هدایت میکردند و همچنین عالم به همهی علوم زمان خود بودند و با دانشمندان اهل کتاب به مباحثه میپرداختند.
تصویر سوم: نشان میدهد که امامان افرادی با ایمان و دوستان مخلص خداوند بودند و هیچ چیز مانع ارتباط ایشان با خداوند نمیشد حتی در شرایط سخت زندان.
تدبر کنیم صفحه ۳۷ هدیه های آسمانی ششم
امام علی (علیه السّلام) میفرماید:
مَن اَحَبَّنا فَلیَعمَل بِعَمَلِنا
هر کس ما را دوست دارد، پس شبیه ما عمل میکند.
با توجّه به معنای این حدیث در موارد زیر بهترین برخورد چیست؟
کسی شما را مسخره میکند یا به شما ناسزا میگوید. شما از دست او خیلی ناراحت و عصبانی هستید و تصمیم میگیرید…
در بازی، دوستتان ناخواسته به شما برخورد میکند. روی زمین میافتید و پایتان زخمی میشود. به سرعت بلند میشوید، به طرف او میروید و ….
یکی ازصمیمیترین دوستانتان در حضور شما از دیگران بدگویی میکند؛ شما….
کامل کنید صفحه ۳۸ هدیه های آسمانی ششم
نام امامان عزیزمان را به ترتیب بنویسید و جاهای خالی را پر کنید.
امامان عزیز ما … |
آنچه دربارهی ایشان میدانیم |
امام اوّل: امام علی (ع) |
همسر حضرت فاطمه (س) و پدر امام حسن و حسین (ع) |
امام دوم: امام حسن (ع) |
فرزند امام علی (ع) که با توطئهی معاویه توسط همسرش مسموم شد و به شهادت رسید. |
امام سوم: امام حسین (ع) |
فرزند دوم امام علی (ع) که در کربلا به شهادت رسید. |
امام چهارم: امام سجاد (ع) |
فرزند امام حسین (ع) که به خاطر سجدههای طولانیاش به سجاد معروف شد. |
امام پنجم: محمد باقر (ع) |
فرزند امام سجاد (ع) که به خاطر دانش زیادش به باقرالعلوم معروف شد. |
امام ششم: جعفر صادق (ع) |
فرزند امام باقر (ع) که به راستگویی وشاگردپروری معروف شد. |
امام هفتم: موسی کاظم (ع) |
فرزند امام صادق (ع) که به خاطر فرو بردن خشم به کاظم معروف شد. |
امام هشتم: رضا (ع) |
فرزند امام کاظم (ع) که به دست مامون به شهادت رسید و در مشهد دفن شد. |
امام نهم: محمدبن علی (ع) |
فرزند امام رضا (ع) که در سنین نوجوانی به امامت رسید و به تقی و جوادالائمه معروف شد. |
امام دهم: علی بن محمد (ع) |
فرزند امام جواد (ع) که به هادی و نقی معر.ف شد و در شهر سامرا به شهادت رسید. |
امام یازدهم: حسن عسکری (ع) |
فرزند امام هادی (ع) و پدر امام زمان (عج) که ۲۹ سال عمر کرد و در شهر سامرا به شهادت رسید. |
امام دوازدهم: مهدی (ع) |
فرزند امام حسن عسکری (ع) که آخرین امام شیعیان است و تمامی دنیا با آمدن ایشان اصلاح خواهد شد. |
بررسی کنید صفحه ۳۹ هدیه های آسمانی ششم
به نظر شما، ما چه وظایفی نسبت به امامان مهربانمان داریم؟
وظیفهی ما این است که آنها را دوستان واقعی خود بدانیم و رفتار و کردار خویش را شبیه به آنان کنیم.
سعی کنیم با زندگی و سخنان ایشان…..
آشنا شویم و مانند آنان زندگی کنیم.
در برگزاری مراسم جشن میلاد یا مراسم عزاداری شهادت ایشان….
شرکت کنیم و برای برگزاری هر چه باشکوهتر این مراسمها با دیگران همکاری کنیم.
در صورت امکان، زیارتِ….
حرم مطهر امامان معصوم(ع) برویم و زیارت نامههای مخصوص به ایشان را بخوانیم و بااین کار محبت خویش را نسبت به آنها نشان دهیم.
در زندگی…..
از ایشان یاری بجوییم.
ایستگاه خلاقیت صفحهٔ ۳۹ هدیه های آسمانی ششم
به کمک دوستانتان در گروه، دو حدیث از اهل بیت (علیهم السّلام) انتخاب کنید. آنها را با خطّ خوش بنویسید. تزیین، و سپس در کلاس نصب کنید.
تحقیق کنید صفحه ۳۹ هدیه های آسمانی ششم
داستانهایی از زندگی امامان (علیهم السّلام) را از کتاب «داستان راستان» نوشتهی دانشمند شهید مرتضی مطهری، انتخاب کنید و در کلاس برای دوستانتان بخوانید.
میهمانان علی (ع)
مردی با پسرش، به عنوان میهمان، بر علی – علیهالسلام – وارد شدند. علی(ع) با اکرام و احترام بسیار آنها را در صدر مجلس نشانید و خودش روبروی آنها نشست. موقع صرف غذا رسید. غذا آوردند و صرف شد. بعد از غذا، قنبر غلام معروف علی(ع)، حولهای و طشتی و ابریقی برای شستن دست آورد. علی (ع) آنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست میهمان را بشوید. میهمان خود را عقب کشید و گفت: مگر چنین چیزی ممکن است که من دستهایم را بگیرم و شما بشویید. علی(ع) فرمود: برادر تو، از سر تو است، از تو جدا نیست، میخواهد عهده دار خدمت تو بشود، در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد، چرا میخواهی مانع کارثوابی بشوی؟” باز هم آن مرد امتناع کرد. آخر علی(ع) او را قسم داد که: من میخواهم به شرف خدمت برادر مؤمن نائل گردم، مانع کار من مشو. میهمان با حالت شرمندگی حاضر شد. علی فرمود: خواهش میکنم دست خود را درست و کامل بشویی، همان طوری که اگر قنبر می خواست دستت را بشوید می شستی، خجالت و تعارف را کنار بگذار. همین که از شستن دست مهمان فارغ شد، به پسر برومند خود محمد بن حنفیه گفت: دست پسر را تو بشوی. من که پدر تو هستم دست پدر را شستم و تو دست پسر را بشوی. اگر پدر این پسر در اینجا نمی بود و تنها خود این پسر میهمان ما بود من خودم دستش را می شستم، اما خداوند دوست دارد آنجا که پدر و پسری هر دو حاضرند، بین آنها در احترامات فرق گذاشته شود. محمد به امر پدر برخاست و دست پسر میهمان را شست.
امام حسن عسکری(ع) وقتی که این داستان را نقل کردند، فرمودند: شیعه حقیقی باید این طور باشد.”
نیایش
خداوندا!
مرا به راه امامان معصوم هدایت کن. به راه آنان که چه توانگر بودند و چه تنگدست،. همواره بخشنده بودند.
ای بهترین هدایت کننده! تو که امامان را از هر ناپاکی ،پاک گردانیدی ،. محبّت آنان را از من راضی گردان.
خداوندا! کمکم کن در راه رضای آنان. که رضای توست، بکوشم.
آمین!
برگرفته از کتاب خدای من؛ نوشتهی فریبا کلهر.
کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم درس هفتم دست در دست دوست با پاسخ
در قسمت زیر یکی از درس هفتم از کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم که با جواب قرار داده شده است که در قسمت زیر خواهید دید.
غروب حیرت انگیزی است.
آسمان حالت دیگری دارد.
پرندگان هرکدام راهیِ لانهی خود شده اند.
روشنایی روز کم کم در حال بی رمق شدن است.
انگار اتّفاق عجیبی در راه است.
شب شگفتی است.
حسّ دیگری دارم.
سوار بر اسب به سمت حرم سیّدالشّهدا (علیه السّلام)، پیش میروم.
تنهایی،
تاریکی،
سکوت،
نسیم خنکی در حال وزیدن است.
حال دیگری دارم.
گویا کسی مرا به خود میخواند.
مگر چه اتّفاق مهمی پیش روست؟
صدای باد، همدم من در آن فضای تاریک است.
امّا من، آرام و بی صدا در دل ذکر میگویم.
الله اکبر، الله اکبر …
الحمدلله، الحمد لله…
سبحان الله، سبحان الله…
از فاصلهای نه چندان دور، صدایی توجّه مرا به خود جلب میکند.
گوش خود را به باد میسپارم.
گویی صدای پای کسی است.
آرام آرام نزدیک میشود.
نزدیک و نزدی کتر،
باوقار، سنگین و نرم،
دیگر فاصلهای نمانده است، چهرهاش را به خوبی میبینم.
مردی شگفت، بلندبالا، خوشسیما و دوستداشتنی،
از دیدن چهرهی زیبا و روحانی او و همچنین لبخند شیرینش، آرامشی در من ایجاد شده است.
ماندهام چه بگویم، واژهها تاب عظمت او را ندارند.
سلام میکند و مرا به نام صدا میزند و میپرسد:«در این شب جمعه به کجا میروی، ای شیخ حسن حلی؟»
خدایا، او کیست؟
نام مرا از کجا میداند؟
در این وقت شب با من چه کار دارد؟
شکوه و عظمتش مانع میشود که نامش را بپرسم.
میگویم: «برای زیارت به حرم آقا و مولایم امام حسین (علیه السلام) میروم.»
چیزی نمیگوید؛ اما چهره و نگاهش بیان کنندهی رضایت قلبی او از این کار است.
سکوتی معنادار حکمفرما شده است.
در کنار یکدیگر به سمت حرم حرکت میکنیم.
به ّ دقت، حرکات و رفتارش را نظاره میکنم.
حالم دگرگون است.
نمیدانم چه بگویم و چگونه براین حالت خود مسلط شوم.
سخنانی کوتاه بین من و او رد و بدل میشود.
چقدر دوست دارم این گفت و گو ادامه پیدا کند.
سؤالاتی چند ازآن بزرگوار میپرسم.
باکمال حیرت، سؤالات را یک به یک و به آسانی هر چه تمامتر پاسخ میگوید. احساس میکنم بامرد فاضل و دانشمندی روبهرو هستم؛ لذا فرصت را غنیمت میشمرم و سؤالات دیگری که ذهنم را به خود مشغول کرده و تا آن زمان برای آنها جواب مناسبی نیافتهام، میپرسم.
پرسشها و پاسخهای روشن درپی هم تااینکه مسئلهای میپرسم واو پاسخی میدهد. به نظرم سند سخن را در کتاب و روایتی ندیدهام.
بامهربانیبهمنمیفرماید:«هنگامی که به منزل بازگشتی فلان کتاب راباز کن، فلان صفحه و فلان سطر آن را بخوان».
ناگهان به خود میآیم و با خود میگویم، شاید این شخص که در کنارم میآید و چنین مطلع و آگاه است، مولای عزیزم امامزمان (عج الله ُفرجه) باشد. برای اینکه واقعیت برایم معلوم شود،میپرسم:«آیا من میتوانم حضرت صاحب الزمان (عج اللهَُ فرجه) راببینم یانه؟»
در همین حال کمی به من نزدیکتر میشود و دستش را در دستم میگذارد و این جملهی به یادماندنی را بر زبان میآورد که: «چگونهصاحب الزمان (عج الله ُفرجه) را نمیتوان دید وحال اینکه دستاو دردست توست؟»
باشنیدن این سخن بیاختیار از شدت شوق ازحال میروم و بیهوش میشوم.
وقتی به هوش میآیم باحیرت و شگفتی به اطراف مینگرم تا شاید روی زیبای او را دوباره ببینم. ماتوحیران ماندهام، دستی به سروصورتم میکشم و دقیقتر به دور وبر خودنگاه میکنم؛ اما کسی را نمیبینم.
افسوس که او رفته است.
باران اشک امانم نمیدهد.
لحظهای چهرهی زیبای او را فراموش نمیکنم.
………………اینک من ماندهام و حسرت دیدار دوباره.
کامل کنید صفحه ۴۳ هدیه های آسمانی ششم
پاسخ سؤالات زیررابه ترتیب اعداد جدول بنویسید؛ سپس حروف رابهترتیب، کنارهم بگذاریدوبخوانید.جملهی به دست آمده، یکی ازسخنان امام زمان (علیه السلام) است.
۱ـ اگر جایی آب نداشتیم برای نماز خواندن به جای وضو آن را انجام میدهیم. (۱۶- ۵ – ۱۷ – ۱۲)
۲ـ شهر امام رضا (علیه السلام) است. (۱ – ۱۱ – ۱۴ – ۷)
۳ـ با گرفتن آن، نماز آیات واجب میشود. (۹ – ۱۳ – ۸)
۴ـ تعداد امامان بعد از امام حسین (علیه السلام). (۲ – ۴)
۵ـ حیوانی که با نام ذوالجناح میشناسیم. (۶ – ۱۵ – ۳)
امام زمان (علیه السلام) میفرماید:
«من به یاد همهی شما هستم»
به نظر شما این جمله با موضوع درس چه ارتباطی دارد؟
در متن درس شیخ حسن حلی که به زیارت امام حسین (ع) میرود، امام زمان در مسیر او سر میزند و از حال او جویا میشود و این همان فرمایش حضرت است که به یاد همه است.
نامهای به دوست
نامهای به امامزمان (عج الله ُفرجه) بنویسید وهرچه میخواهید به او بگویید و هرچه دوستدارید ازاو بخواهید.
………………………………………………………………………………………….
…………………………………………………………………………………………..
…………………………………………………………………………………………
عهد با دوست
سال گذشته دردرس «خورشید پشت ابر»، عهدهایی با امام زمان (عج الله فرجه) بستید.
آیاعهدهای خود را به خاطر میآورید؟ بله فکرمیکنید چقدردرانجام دادن آنها موفق بودهاید؟ سعی کردهام به تمام عهدهایم عمل کنم.
اگرامسال بخواهید عهد خود را با امامزمان (عج الله ُفرجه) تجدید کنید، چه عهدهایی با اومیبندید؟
عهد میبندم که امروز ……………………………………………………………….
…………………………………………………………………………………
تلاش میکنم تا ……………………………………………………
……………………………………………………………………………….. .
گفت و گو کنید صفحه ۴۵ هدیه های آسمانی ششم
فکرکنید وبامشورت دوستانتان بگویید ما چگونه میتوانیم از توجه امام زمان (عج َالله فرجه) ودعاهای ایشان بهرهمند شویم؟
از انجا که امام همواره به یاد ما و مراقب اعمال ما هستند، پس ما هم لحظهای از ایشان غافل نشویم و قبل از انجام هر کاری خوب فکر کنیم که آیا کار ما باعث شادی یا موجب ناراحتی ایشان میشود. اگر بتوانیم هر لحظه دل امام زمان (ع) را با رفتار ها و اعمال شایسته مان شاد کنیم قطعا دعای خیر آن حضرت شامل حل ما خواهد بود .
تحقیق کنید صفحه ۴۵ هدیه های آسمانی ششم
درمورد زندگی عّلامه حلی تحقیق کنید و بگویید او چه ویژگیهایی داشت که به دیدار امام زمان (عج الله َُ فرجه) موفق شد؟
او عارف و فقیه برجستهی شیعه و از هر نظر مصداق یک انسان بود که خدمات بسیار ارزندهای را نشر علوم و معارف اهل بیت (ع) ارائه کرد. او پرچم ولایت را برافراشت و با تمام وجود از ولایت رهبری دفاع کرد.
او عاشق فرزندان فاطمه زهرا(س) بود و دیگران را نیز به این امر سفارش میکرد.
کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم درس هشتم دوران غیبت با پاسخ
در قسمت زیر یکی از درس هشتم از کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم که با جواب قرار داده شده است که در قسمت زیر خواهید دید.
لطفا نظرات در رابطه با کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم یادتان نرود منتظر نظرات شما هستیم.
چه روزگار سختی!
خلیفهی عباسی به تمام جاسوسان و مأموران دستور داده بود تا همه جارا زیرنظربگیرند
وهرجا امام مهدی (علیه ّ السلام) را دیدند، دستگیرکنند وبه دربار بیاورند.
جاسوسی، تعقیب، دستگیری، زندان، آزار و اذیت و به شهادت رساندن؛ اینها عادت و روش همیشگی خلفایعباسی در برابرامامان معصوم (علیهم السلام) بود. به ویژه از زمان امام کاظم (علیه السلام) به بعد که با شدت بیشتری این روش دنبال میشد.
باهمهی این ستمها باز به نتیجه نرسیده بودند و درخت سربلند امامت روزبه روزبالندهتر و ثمربخشتر میشد و سایهی گستردهاش سرپناهی امن برای اهل ایمان بود.
دشمنان خداپیش ازاین، قبل از تولّد امام مهدی (علیه السلام) میخواستند از ولادتایشان جلوگیری کنند ولی به لطف خدا نقشهی آنها نقش برآب شد.
در دوران کودکی نیز نتوانستند به ایشان دسترسی پیدا کنند.
بعد از شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) اماممهدی (علیه السلام) امام و پیشوای مردم شد و خلیفه که از این رویداد بسیار ناراحت و پریشان شده بود، تمام نیروهای خویش را به کار گرفت تا هر چه سریعترامام مهدی (علیه السلام) را دستگیر کند.
امام مهدی (علیه السلام) به فرمان خداوند از دید مردم پنهان شد تاکسی نتواند به ایشان دسترسی پیدا کند. ازاین زمان، «دوران غیبت» ایشان شروع شد. اینغیبت، غیبتکوتاه مدت یاغیبت صغری نامیده میشود که ۶۹ سال طول کشید.
دراین دوران، امام مهدی (علیه السلام) برای ارتباط بامردم، افراد خاصی را انتخاب کردند تاجانشین ایشان بین مردم باشند.
جانشینان امام، که تعدادشان چهارنفربود درطول این ۶۹ سال، یکی پس از دیگری به نوبت جانشین امام مهدی (علیه السلام) شدند. آنها انسانهایی بسیار دانا، باایمان و مورد اعتماد امام بودند و وظایف بسیار مهمی به عهده داشتند.
آنها با گروههای مختلف مردم ارتباط برقرارمیکردند. از مشکلات فردی و اجتماعی و نیز پرسشهای مختلفی که مردم دربارهی احکام و معارف دینی میکردند، آگاه میشدند.
سپس آنها را به اطلاع امام مهدی (علیه السلام) میرساندند و توصیههایی را که امام برای رفع مشکلات میکردند و پاسخهایی را که در جواب پرسشها داده بودند به گوش مردم میرساندند.
بعد از این چهار نفر، امام مهدی (علیه السلام) فرد خاصی را به عنوان جانشین معرفی نکردند. از آن زمان به بعد، دوران غیبت بلند مدت امام یعنی غیبتُ کبری فرارسید که تا همین امروزادامه دارد.
یک پرسش:
در این دوران، که امام مهدی (علیه السلام) جانشین خاصی را به مردم معرفی نکردند، چه کسی به پرسشهای دینی مردم پاسخ میدهد؟ جامعهی اسلامی را چه کسی باید مدیریت کند؟
اگر چه امام مهدی (علیه السلام) در دورهیغیبت کبری، فرد یا افراد خاصی را به عنوان جانشین خود معرفی نکردند به مردم سفارش کردند که دراین دوران به عالمان وفقیهان پرهیزکاری مراجعه کنند که با احکام ومعارف دینی آشنایی کامل دارند.
این عالمان پرهیزکاردرزمان حاضر، مراجع تقلید دینی هستند که به عنوان جانشینان امام زمان (علیه السلام) شناخته میشوند. ما برای آگاهی ازاحکام دین باید به آنها مراجعه، و ازدستورهای آنان پیروی کنیم. البته رهبری جامعهی اسلامی برعهدهی یکی از ایشان است که به عنوان ولیفقیه شناخته میشود. ولیفقیه با آگاهی کامل از دستورهای دینی و اوضاع سیاسی واجتماعی به ادارهی جامعه میپردازد. یکی از این جانشینان در روزگار ما، امام خمینی (ره) بود. مردم ایران به رهبری این عالم و مرجع بزرگ دینی توانستند حکومت ضد مردمی و ضد دینی شاه را سرنگون کنند و جمهوری اسلامی را به وجود آورند. آنان چون امام خمینی (ره) را جانشین امام زمان (علیه السلام) میدانستند از او پیروی میکردند.
گفت و گو کنید صفحه ۴۸ هدیه های آسمانی ششم
اگربرای شناخت وظایف دینی به مراجع تقلید مراجعه نکنیم، چه مشکلاتی برای ماپیش میآید؟ دستورات و معارف دینی را که برای سعادت ما قرار داده شده است به درستی یاد نمیگیریم و این مسئله موجب گمراهی و سرگردانی ما خواهد شد.
بررسی کنید صفحه ۴۸ هدیه های آسمانی ششم
این جمله از امام خمینی (ره) رابخوانید.
این سخن امام خمینی (ره) ب اموضوع درس چه ارتباطی دارد؟
دشمنان همواره سعی داشتهاند با ضربه زدن به پیکر اسلام آن را نابود کنند.
لذا یکی از اهداف آنان ضربه زدن به بزرگان و عالمان دینی و ولایت فقیه است. همان گونه که در درس خواندیم هدایتها و رهبریهای امام زمان (ع) و جانشینان او باعث گردیده که دستورات دینی و پاسخ پرسشهایمان را به درستی دریافت کنیم ودر معارف دینی، مسائل سیاسی و اجتماعی تابع امر او باشیم؛ با یکدیگر متحد شویم تا دشمن نتواند آسیبی به ما برساند و از ضربه زدن به کشورمان نا امید ششود.
ببین و بگو صفحه ۴۹ هدیه های آسمانی ششم
این تصویر به کدام قسمت از درس ارتباط دارد؟
این تصویر بیانگر اطاعت پذیری از ولی فقیه است که در غیبت امام زمان (عج) با آگاهی کامل به دستورات دینی و اوضاع سیاسی و اجتماعی به ادارهی جامعه میپردازد و آن شخص رهبر ما امام خامنهای است
کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم درس نهم جهان دیگر با پاسخ
در قسمت زیر یکی از درس نهم از کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم که با جواب قرار داده شده است که در قسمت زیر خواهید دید.
لطفا نظرات در رابطه با کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم یادتان نرود منتظر نظرات شما هستیم.
آیا میدانید هر یک از ما انسانها چه مراحلی را در زندگی خود پشت سر میگذاریم؟ این مرحلهها تا چه زمانی ادامه پیدا میکند؟
اوّلین مرحلهی زندگی، مرحلهی نُه ماههای است که در شکم مادر به سر میبریم. وقتی رشد ما کامل شد به دنیا میآییم و مرحلهی جدیدی را آغاز میکنیم؛ این مرحلهی جدید، دوران کودکی است. رفته رفته قدرت و نیروی ما افزایش مییابد و یاد میگیریم که چه طور کارهایمان را خودمان انجام دهیم و به این ترتیب به دورهِی نوجوانی پا میگذاریم. پس از دورهی نوجوانی، نوبت به جوانی میرسد. این دوره، زمان کار و تلاش جدّی است و در آن به آینده بیشتر فکر میکنیم. بعد از جوانی، نوبت به بزرگسالی، پیری و کهنسالی میرسد.
به طور طبیعی، هر کدام از ما این دورهها را طی میکنیم و سپس زندگی ما در این دنیا به پایان میرسد.
آیا زندگی ما با مرگ پایان مییابد؟ پس از مرگ، وارد چه دورهای از زندگی میشویم؟
زندگی برتر
قرآن کریم به این پرسش پاسخ میدهد و میگوید مرگ پایان زندگی نیست و پس از مرگ به جهان جدیدی پا میگذاریم که خیلی بزرگتر و شگفت انگیزتر از این جهان است. زندگی اصلی ما در آن جهان خواهد بود.
زندگی دنیا، محدود است و روزی به پایان میرسد؛ امّا زندگی در جهان آخرت، دائمی و همیشگی است. مردم در این دنیا فرصت دارند تا آخرت خود را آباد کنند. کسانی که ایمان بیاورند و کارهای نیک انجام دهند برای همیشه در بهشت خواهند بود و کافران و مجرمان به آتش جهنم گرفتار خواهند شد.
در زمان پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله) یکی از کافران، استخوان پوسیدهای را نزد پیامبر خدا آورد. آنگاه استخوان را با دستان خود نرم و خرد کرد و به پیامبر گفت:«ای محمّد! آیا پس از اینکه مُردیم و به مُشتی استخوان تبدیل شدیم، دوباره زنده میشویم؟» خدا در قرآن این ماجرا را آورده، و به سخن آن مرد چنین پاسخ گفته است:
قالَ مَن یُحیِی العِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ ؛ قُل یُح ییهَا الَّذی اَنشَأَها اَوَّلَ مَرَّئٍ
او گفت چه کسی استخوانهای پوسیده را زنده میکند؟ بگو همان کسی که آنها را در آغاز آفریده است. سورهی یس، آیات ٧٨ و ٧٩
آری! کسانی که نسبت به قیامت شک دارند، قدرت خدا را خیلی کم میشمارند. تعجّب آنان این است که خدا چگونه میتواند مردهها را دوباره زنده کند و جان تازهای به آنها ببخشد. خدا در پاسخ این افراد نیز میفرماید:
اَ اَنتُم اَشَدُّ خَلقًا اَمِ السَّماءُ بَناها
آیا آفرینش دوبارهی شما (در قیامت)، دشوارتر است یا آفریدن آسمان که خدا آن را ایجاد کرده است؟ سورهی نازعات، آیهی ٢٧
بدانیم
اعتقاد به معاد و جهان آخرت، یکی دیگر از اصول دینی ما مسلمانان است. ما معتقدیم که زندگی انسان با مرگ پایان نمیپذیرد و بعد از مرگ به جهان جدیدی پا میگذاریم. در آن جهان به حساب رفتار ما در این دنیا رسیدگی میشود. نیکوکاران در بهشت جای میگیرند و از نعمتهای همیشگی پروردگار بهرهمند میگردند.
برایم بگو صفحه ۵۲ هدیه های آسمانی ششم
مهندس برای ساختن خانه، ابتدا باید نقشهای طرّاحی کند و سپس براساس آن با تهیهی مواد و مصالح، خانه را بسازد. اگر ساختمان خراب شود و آن مهندس بخواهد دوباره آن را مثل شکل قبلی بسازد، ساختن اوّلیه سختتراست یا دوباره ساختن آن؟
ساختن اولیه سختتر است چرا که در ساختن دوباره، مهندس نقشه را دارد و میداند که چقدر مصالح مورد نیاز است و به راحتی میتواند با توان و سرعت بیشتری ساختمان را دوباره بسازد.
همخوانی کنیم
بوتهای که میمیرد
بار و دانهای دارد
باز دانه را دستی
توی خاک میکارد
مرگ بوته هرگز نیست
عمر بوته را پایان
مثل آن پس از مردن
زنده میشود انسان
زندگی اگر این بود
پست بود و بیهوده
زندگانی ما بود
قصهای غم آلوده
مثل بوته بعد از مرگ
رشد دیگری داریم
در بهار رستاخیز
عمر بهتری داریم
بوتهی بدی حتما
میوه بدی دارد
خوش به حال آن کس که
بذر خوب میکارد
مصطفی رحماندوست
ببین و بگو صفحه ۵۳ هدیه آسمانی ششم
با توجّه به سخن
اِذا رَأَیْتُمُ الرَّبیع فَاکْثِروُا ذِکْرَ النُّشوُرَ
هرگاه بهار را دیدید، بسیار از قیامت یاد کنید.
دربارهی تصاویر زیر گفت و گو کنید.
این دو تصویر که بهار و پاییز را نشان میدهد بیانگر قدرت خداوند در مرگ و آفرینش انسانها است.
یعنی همانطور که با فرا رسیدن فصل پاییز، درختان و گیاهان خشک میشوندو دوباره با آمدن فصل بهار سر سبز میشوند و جان تازه میگیرند، دیگر مخلوقات عالم نیز با مرگ در این دنیا، دوباره در دنیای دیگر متولد میشوند.
ایستگاه فکر صفحه ۵۴ هدیه آسمانی ششم
از آنچه در سالهای گذشته خواندهاید، آیا داستانی دربارهی زنده شدن مردگان در این دنیا به خاطر میآورید؟ از آن چه درسی میگیرید؟
بله، داستان عزیر، عزیر سوار بر الاغش به شهری زلزله میرسد و با خود فکر میکند که چگونه خوابیده است، درحالی که صد سال به خواب رفته بود و الاغش هم مرده بود.
ناگهان به امر خداوند الاغ زنده میشود. با خواندن این داستان متوجه میشویم که خداوند قادر است انسانی را که یک بار آفریده دوباره قیامت زنده کند تا به حساب اعمالش رسیدگی شود.
بررسی کنید صفحه ۵۴ هدیه های آسمانی ششم
خدا در سورهی حمد با چه نامی از قیامت یاد کرده است؟ یوم الدین: روز پاداش و کیفر
تدبر کنیم صفحه ۵۴ هدیه های آسمانی ششم
این آیات را به همراه ترجمهی آن در کلاس بخوانید و دربارهی پیامهای آنها با دوستانتان گف توگو کنید.
وَ الآخِرَئُ خَیرٌ وَ اَبقیٰ
و زندگی آخرت، بهتر و پایدارتر است. سورهی اعلی، آیهی ١٧
پیام آیه این است که فرصتهای این دنیا برای آباد کردن آخرت است، پس برای زندگی بهتر و پایدارتر در اخرت تلاش کنیم.
اَلیَومَ تُجزیٰ کُلُّ نَفسٍ بِما کَسَبَت لا ظُلمَ الیَومَ، اِنَّ اللهَ سَریعُ الحِسابِ
امروز هرکس در برابر کاری که انجام داده است، پاداش داده میشود. امروز هیچ ظلمی نیست؛ خداوند سریع به حساب همگان میرسد. سورهی غافر، آیهی ١٧
پیام آیه این است که تمام اعمال خوب و بد ما در روز قیامت سنجیده میشود و به کارهای خوب پاداش داده میشود و هیچ ظلم و کار زشتی بیحساب نخواهد ماند. پس بهتر است در این دنیا فقط تلاش کنیم که کارهای نیک انجام دهیم تا در آخرت جز سعادتمندان باشیم.
بگرد و پیدا کن صفحه ۵۵ هدیه های آسمانی ششم
زندگی آخرت از زندگی دنیا برتر است؛ زیرا:
١- شگفتآنگیزتر است.
٢- بهتر و پایدارتر است.
٣- شاهد هیچ ظلمی نخواهیم بود.
گفت و گو کنید صفحه ۵۵ هدیه های آسمانی ششم
دانش آموزی که به خدا و جهان آخرت ایمان دارد در برخورد با هم کلاسیهای خود چگونه رفتار میکند؟
سعی خواهد کرد که با همه خوش رفتار باشد و همواره در پی کمک بهه همکلاسیها و انجام کارهای خوب خواهد بود و هیچ گاه حقی از همکلاسیهای خود ضایع نخواهد کرد.
نیایش
خدای من!
مورچه را چنان آفریدهی که برای روزی خود میکوشد دانه را به لانه میبرد و در مکانی مطمئن انبار میکند.
خدای من!
به مورچه آموختی که در تابستان برای زمستان خود آذوقه فراهم کند؛
مرا نیز یاری کن تا از هم اکنون به فکر آخرت خویش باشم و توشهای برای آن روز فراهم سازم.
بدانیم
من معتقدم
حضرت عبدالعظیم حسنی، مردی دانشمند و باایمان و از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه السّلام) بوده است. ایرانیها به او شاه عبدالعظیم میگویند و مرقد او در شهرری زیارتگاه مؤمنان است. عبدالعظیم از شاگردان و یاران حضرت امام جواد و حضرت امام هادی (علیهم السّلام) بوده است و ماجرای گفت وگوی وی با امام هادی (علیه السّلام) درباره اعتقادات دینی شنیدنی است.
این ماجرا را از زبان خود او بشنویم.
«روزی خدمت حضرت امام هادی (علیه السّلام) رسیدم و عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، من میخواهم اعتقادات دینی خود را در برابر شما به زبان بیاورم تا ببینم آیا پسندیده است … و یا باید آن را اصلاح کنم.
امام اجازه دادند که من اعتقاداتم را یکی یکی بگویم.
گفتم من اعتقاد دارم که خدای بزرگ، یکی است و مثل و مانندی ندارد.
او پروردگار و صاحب همهی موجودات است.
معتقدم که حضرت محمّد (صلّی الله علیه واله) بنده و فرستادهی خدا و آخرین پیامبر اوست و دین آن حضرت، یعنی اسلام، آخرین دین است.
من اعتقاد دارم امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) جانشین پیامبر خدا و ولیّ مسلمانان است و بعد از ایشان، حضرت امام حسن (علیه السّلام) و پس از ایشان، حضرت امام حسین (علیه السّلام) و فرزندان او، امامان و راهنمایان مردم هستند؛ سپس نام فرزندان امام حسین (علیه السّلام) یعنی امام سجّاد، امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا (علیه مالسّلام) را یکی یکی بردم و گفتم: و پس از امام رضا (علیه السّلام) پدر گرامی شما امام محمّد تقی (علیه السّلام) امام و سرور ما مسلمانان هستند و بعد از این بزرگواران، شما پیشوای ما هستید».
در این هنگام امام هادی (علیه السّلام) به من فرمود:
«و بعد از من، حسن، پسر من است و پس از او، مهدی است؛ امامی که با قیام خود زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد».
من نیز گفتم:
«من به امامت حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) و فرزند آن حضرت نیز ایمان دارم و میگویم دوستی این بزرگواران، دوستی با خداست و نافرمانی آنها دشمنی با اوست».
و ادامه دادم:«من اعتقاد دارم که روز قیامت همهی ما دوباره زنده میشویم و به زندگی جاوید خود ادامه میدهیم و میگویم که واجبات دینی بعد از ولایت، نماز است و زکات و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر».
آنگاه حضرت هادی (علیه السّلام) به من فرمود:«به خدا سوگند، دین خدا این است. بر همین اعتقاد ثابت بمان».
کامل کنید صفحه ۵۷ هدیه های آسمانی ششم
من معتقدم |
|
توحید |
یعنی اعتقاد به یگانگی خداوند |
نبوّت |
یعنی اعتقاد به پیامبری حضرت محمد (ص) |
امامت |
یعنی اعتقاد به جانشینان بعد از پیامبر(ص) که از حضرت علی (ع) شروع و به مهدی (عج) ختم میشود. |
معاد |
یعنی اعتقاد به زندگی پس از مرگ درجهانی دریگر، روزی که به حساب رفتار ما در این دنیا رسیدگی خواهد شد. |
کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم درس دهم آداب زندگی با پاسخ
در قسمت زیر یکی از درس دهم از کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم که با جواب قرار داده شده است که در قسمت زیر خواهید دید.
لطفا نظرات در رابطه با کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم یادتان نرود منتظر نظرات شما هستیم.
با هرکس روبه رو میشد، از بزرگ و کوچک، در سلام کردن بر آنها پیشی میگرفت. همیشه لبخند بر لب داشت، امّا بلند نمیخندید. در کنار مردم مینشست و برای خود جای مخصوصی نداشت. خوش رو و خوش اخلاق بود و میفرمود:
«خداوند کسی را که با ترش رویی با دیگران دیدار کند، دوست ندارد».
هرکه با او سخن میگفت به سخنانش گوش میداد تا سخنش پایان یابد. نزد ایشان همه به نوبت سخن میگفتند.
هرگاه مهمانی برای وی میآمد به احترام او از جا برمیخاست و چند قدمی به استقبالش میرفت.
آنچه خواندیم، گوشهای از آدابی بود که پیامبر در ارتباط با دیگران رعایت میکرد.
چه خوب است که ما نیز سعی کنیم به پیروی از پیامبرمان در گفتار و رفتار خود با دیگران به خوبی عمل کنیم.
به رفتارهایی که ما هنگام روبه رو شدن با دیگران و برای رعایت ادب در برابر آنها انجام میدهیم، آداب معاشرت میگویند. رعایت این آداب، نشان دهندهی احترامی است که ما به دیگران میگذاریم.
دربارهی آداب معاشرت با دیگران، دستورهای زیادی در قرآن کریم هست.
این دستورها هم دربارهی گفتار پسندیده و هم دربارهی رفتار پسندیده است. عمل کردن به این دستورهای ارزشمند، مهربانی و صمیمیت را افزایش میدهد.
تدبیر کنیم صفحه ۶۰ هدیه های آسمانی ششم
آیات ده تا دوازده سورهی حجرات را بخوانید و ترجمهی آنها را کامل کنید.
اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَئٌ: مؤمنان باهم برادرند.
فَاَصلِحوا بَینَ اَخَوَیکُم: پس میان برادرانتان اصلاح کنید.
وَاتَّقُوااللهَ: و تقوا را پیشه کنید.
لَعَلَّکُم تُرحَمونَ ۱۰ : تا مورد لطف و رحمت او قرار گیرید.
یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا: ای کسانی که ایمان آوردهاید. (ای اهل ایمان)
لا یَسخَر قَومٌ مِن قَومٍ: گروهی (از شما) گروه دیگری را مسخره نکند.
عَسی اَن یَکونواخَیرًا مِنهُم: چه بسا آنها از اینها بهتر باشند.
وَ لا نِساءٌ مِن نِساءٍ: و نه زنانی زنان دیگر را.
عَسی اَن یَکُنَّ خَیرًا مِنهُنَّ: چه بسا آنها بهتر از اینها باشند.
وَ لا تَلمِزوا اَنفُسَکُم: و از یکدیگر عیب جویی نکنید.
وَ لا تَنابَزوا بِالاَلقابِ: و با لقبهای زشت و ناپسند یکدیگر را صدا نزنید.
بِئسَ الِسمُ الفُسوقُ بَعدَ الایمانِ: بسیار بد است که بر کسی بعد از ایمان، نام کفرآمیز بگذارند.
وَ مَن لَم یَتُب: و آنها که توبه نکنند،
فَاُولئِکَ هُمُ الظّالِمونَ ۱۱ : ظالم و ستمگر هستند.
یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا: ای کسانی که ایمان آوردهاید. (ای اهل ایمان)
اِجتَنِبوا کَثیرًا مِنَ الظَّنِّ: از گمانهای زیاد بپرهیزید.
اِنَّ بَعضَ الظَّنِّ اِثمٌ: چرا که برخی از گمانها گناه است.
وَ لا تَجَسَّسوا: و هرگز در کار دیگران تجسس نکنید.
وَ لا یَغتَب بَعضُکُم بَعضًا: وغیبت یکدیگر را نکنید.
اَیُحِبُّ اَحَدُکُم اَن یَأکُلَ لَحمَ اَخیهِ مَیّتًا: آیا کسی از شما دوست دارد گوشت برادر مردهاش را بخورد؟
فَکَرِهتُموهُ: حتماً شما چنین کاری را ناپسند میشمارید.
وَ اتَّقُوااللهَ: پس تقوای الهی پیشه کنید.
اِنَّ اللهَ تَوّابٌ رَحیمٌ ۱۲ : قطعاً خدا توبه پذیر و مهربان است.
این آیات ما را به انجام دادن چه رفتارهای شایستهای سفارش میکند؟ اصلاح بین برادران دینی – تقوا پیشه کردن – دوست و مهربان بودن با یکدیگر.
از انجام دادن چه رفتارهای ناشایستهای نهی میکند؟ مسخره کردن دیگران – عیب جویی از دیگران – لقب زشت گذاشتن بر دیگران – سو ظن داشتن نسبت به دیگران – تجسس در کار دیگران و غیبت کردن.
در گروههای خود، یکی از این رفتارهای ناشایست را انتخاب کنید و دربارهی آن به این سؤالات پاسخ دهید:
– این رفتار چه نتایجی را به دنبال خواهد داشت؟ باعث میشود که احساس امنیت نکند، روابط صمیمی کم رنگ میشود و دوستیها را از بین میرود.
– چگونه میتوانیم از وقوع این رفتار ناشایست پیشگیری کنیم؟ با الگو قرار دادن رفتار پیامبران و امامان و توجه به زشتی عمل که باعث میشود از انجام این رفتار خودداری کنیم.
– بهترین برخورد، زمانی که کسی این رفتار را جلوی ما انجام میدهد، چیست؟ تذکر به او به صورت دوستانه و آرام و آگاه کردن او از عواقب کارهای ناپسند.
گفت و گو کنید صفحه ۶۱ هدیه های آسمانی ششم
این متن را بخوانید.
صدای زنگ تفریح بلند شد. بچّهها با همهمه به سمت در کلاس رفتند. خانم معلّم که هجوم بچّهها به سمت در را دید، منتظر ایستاد تا همهی بچّهها خارج شوند.
وارد حیاط که شدم، نگاهم به مریم و معصومه افتاد که گوشهی حیاط نشسته بودند. صدای خنده شان از دور به گوش میرسید. نزدیک رفتم و سلام کردم.
آنقدر گرم صحبت بودند که متوجّه من نشدند. دربارهی یکی از بچّههای کلاس صحبت میکردند و به رفتار و حرکات او میخندیدند.
این بار با صدای بلند گفتم:«سلام بچّه ها!»
تازه متوجّه حضور من شدند. مریم تا نگاهش به من افتاد، گفت:«چه خوب شد … آمدی، میخواستم». هنوز حرفش تمام نشده بود که معصومه گفت:«راستی عاطفه، من امروز در کلاس با بغل دستیام صحبت میکردم و درس را خوب یاد نگرفتم. میتوانی به من کمک کنی؟»
در این هنگام مریم سرش را نزدیک گوش معصومه برد و چیزی به او گفت. خیلی دوست داشتم بدانم چه میگویند. شاید داشتند دربارهی من حرف میزدند. شاید هم … .
در این فکرها بودم که ناگهان زنگ مدرسه به صدا درآمد.
اکنون برای پاسخ به این سؤالات با دوستان خود در کلاس گفت وگو کنید.
– چه رفتارهای ناپسندی در این داستان میبینید؟ در گوشی صحبت کردن و ایجاد ظن و گمان و مسخره کردن دیگران و نیز تمسخر.
– اگر ببینید، دوستتان کسی را مسخره میکند، چه میکنید؟
کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم درس یازدهم راه تندرستی با پاسخ
در قسمت زیر یکی از درس یازدهم از کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم که با جواب قرار داده شده است که در قسمت زیر خواهید دید.
لطفا نظرات در رابطه با کتاب آموزشی هدیه های آسمانی ششم یادتان نرود منتظر نظرات شما هستیم.
چوپان، دست و پای گوسفندی را که فرار کرده بود، گرفت و بر دوش خود انداخت و به سمت گلّه حرکت کرد. هنوز به گلّه نرسیده بود که چهرهی مهربان مردی که در حال عبور از صحرا بود، توجّه او را به سوی خود جلب کرد. نزدیکتر رفت.
پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله) بود. گوسفند را به آرامی از دوش خود پایین آورد و به پیامبر گفت دیدی به چه آسانی این گوسفند را گرفتم و آوردم. زور من بسیار است و تاکنون کسی نتوانسته است در کشتی پشت مرا برخاک زند. آیا حاضری با من کشتی بگیری؟
اگر پشت مرا بر زمین بزنی، این گوسفند را به شما هدیه میکنم.
پیامبر با لبخندی قبول کرد. هنوز چند دقیقهای از شروع کشتی نگذشته بود که چوپان خود را نقش بر زمین دید. باورش نمیشد. از پیامبر خواست که یک بار دیگر با او کشتی بگیرد.
مطمئن بود که این بار حتماً پیامبر را شکست میدهد؛ امّا این بار زودتر از قبل پشتش به خاک رسید. گیج و مبهوت مانده بود. به قول خود عمل کرد و گوسفند را به پیامبر هدیه داد. پیامبر از او تشکّر کرد و گوسفند را باز گرداند.
پیشوایان دین ما به سلامت و تندرستی خود توجّه داشتند و به تیراندازی، شنا، اسب سواری و حتّی کشتی که از ورزشهای رایج آن زمان بود، سفارش میکردند. آنان گاهی در مسابقات اسب سواری و تیراندازی شرکت میکردند و به برندگان این مسابقات جایزه میدادند.
برایم بگو صفحه ۶۲ هدیه های آسمانی ششم
شما برای حفظ سلامت خود چه کارهایی انجام میدهید؟ تغذیهی خوب و مناسب – خواب به اندازهی کافی – ورزش و فعالیتهای مناسب – رعایت بهداشت فردی و عمومی.
برای حفظ سلامت باید در کنار ورزش، تغذیه و خواب مناسب هم داشته باشیم؛ یعنی صبحانه، ناهار و شام را کامل و به موقع بخوریم و شب هنگام نیز زود بخوابیم تا صبح را با نشاط و شادابی شروع کنیم. بی توجّهی به هر یک از این کارها باعث می شود بدن ما ضعیف و ناتوان شود و توان مقاومت در برابر بیماریهای مختلف را از دست بدهد. در دین ما، ضعف و ناتوانی و سستی و تنبلی نکوهش، و به مسلمانان توصیه شده است تا بر توانمندی خود بیفزایند. امام حسین (علیه السّلام) میفرمایند:
پیشوایان دینی ما نیز همواره برای سلامت و توانمندی خود دعا میکردند. امام سجّاد (علیه السّلام) در یکی از دعاهای خود میفرماید :
راستی چرا دین اسلام به سلامت و تندرستی ارزش داده است و پیشوایان دینی ما دربارهی آنها سفارش کردهاند؟ چرا پیشوایان عزیز ما در کنار دعا برای تقویت ایمان و اخلاق برای سلامت و تندرستی نیز دعا کردهاند؟ بدون شک کسی که بیمار و ناتوان میشود، مجبور است بخشی از کارها و فعّالیتهای درسی و اجتماعی خود را رها کند تا بهبودی پیدا کند. اگر بیماریاش طولانی شود، بخشی از نظم و برنامه ریزی او به هم میخورد. انسان بیمار و ناتوان نمیتواند در جهاد با دشمنان خدا یا کارهای خیری که به توانمندی نیاز دارد، شرکت کند. از سوی دیگر ما میدانیم که هر اندازه سلامت و تندرستی مان بیشتر باشد، نشاط بیشتری خواهیم داشت و علاقه و انگیزهی ما برای انجام دادن کارهای مختلف بیشتر میشود؛ بنابر این دین اسلام همیشه ما را به حفظ سلامت و تندرستی تشویق میکند.
شکرانهی سلامتی
بدن، نعمتی است که خداوند به ما داده و حفظ سلامت آن، وظیفهی ماست؛ زیرا هرکس از نعمتی برخوردار است در برابر آن نعمت وظایفی هم دارد. فکر میکنید چگونه میتوانیم این وظیفهی خود را به درستی انجام دهیم و شکرانهی سلامتی را به جا آوریم؟
گفت و گو کنید صفحه ۶۴ هدیه های آسمانی ششم
با توجّه به این بیت شعر از سعدی برای پاسخ گویی به پرسش بالا با دوستانتان گفت وگو کنید.
شکرانهی بازوی توانا بگرفتن دست ناتوان است.
بررسی کنید صفحه ۶۵ هدیه های آسمانی ششم
برای شکرانهی سلامتی چه راههای دیگری میشناسید؟
١- وقتی دوست شما بیمار میشود، به عیادت او برویم و اگر احتیاج به چیزی داشت برای او تهیه کنیم.
٢- هنگام غذا خوردن، با بسمالله شروع کنیم و با رعایت آداب غذا خوردن مانند شستن دست قبل از غذا، آرام خوردن و …
در حفظ سلامتی خویش تلاش کنیم و در پایان از خداوند به خاطر تمام نعمتهایی که به ما عطا نموده شکرگزاری کنیم.
٣- در انجام کارها به خانوادهمان کمک کنیم.
۴- به معلولین، سالمندان و … توجه بیشتری داشته باشیم.
کامل کنید صفحه ۶۵ هدیه های آسمانی ششم
پاسخ این سؤالات را بنویسید؛ سپس حرف اوّل پاسخها را در کنار هم قرار دهید و با کلمهای که به دست می آورید، حدیث را کامل کنید.
١- یکی از واجبات نماز که بعد از رکوع میآید. سجده.
٢- نام گلی که یادآور شهیدان است. لاله
٣- قبل از نماز گفته میشود و اعلام کنندهی وقت نماز است. اذان
۴- نام کسی که همهی مسلمانان منتظر آمدنش هستند. حضرت مهدی (ع)
۵- این بیت را کامل میکند: شکرانهی بازوی توانا بگرفتن دست ناتوان است.
۶- یکی از فرزندان حضرت یعقوب (علیه السّلام) که مورد حسادت برادرانش قرار گرفت. حضرت یوسف (ع)
ایستگاه فکر صفحه ۶۶ هدیه های آسمانی ششم
به نظر شما ورزش کردن به جز حفظ سلامتی و تندرستی چه فایدههایی برای ما دارد؟
باعث سلامت عقل و روح، شادابی و سرزندگی میشود و موجب میگردد تا زندگی بیشترلذت ببریم.
بگرد و پیدا کن صفحه ۶۶ هدیه های آسمانی ششم
چهار کلمه از درس انتخاب کنید که به حفظ سلامتی و تندرستی مربوط باشد؛ سپس چهار جملهی جدید دربارهی سلامتی و تندرستی بنویسید و در آنها از این کلمات استفاده کنید.
تدبر کنیم صفحه ۶۷ هدیه های آسمانی ششم
دربارهی پوریای ولی چه میدانید؟ مهم ترین اتّفاق زندگی او چیست؟
پوریای ولی در میان ورزشکاران، نمومنهای از یک انسان با اخلاق ، پایمرد و جوانمرد بود. از ویژگیهای اخلاقی برجسته داشت و معلم، مرشد، صوفی و مردی خدا شناس بود. در کشتی و ورزشهای زور خانهای زان زد مردم بود.
مهمترین حادثهای که در زندگی وی اتفاق افتاد این بود که در مسابقهای با یک جوان فقیر، برای شاد کردن دل مادر جوان و اینکه آن جوان به هدف خود یعنی ازدواج با دختر حاکم برسد، به عمد مسابقه را واگذار کرد و در آن هنگام به گفتهی خود پهلوان، از جانب خداوند مورد عنایت قرار گرفت.
چه ارتباطی میان این اتّفاق و سخن زیر از حضرت علی (علیه السّلام) وجود دارد؟
ارتباط این اتفاق و سخن حضرت علی (ع) در این است که اگر خداوند قوت و نیرویی به ما میدهد آن نیرو باید در راه رضای خدا صرف شود و در عین حال که قوی نیرومند هستیم باید برای رضای خدا در مقابل ضعیفان متواضع باشیم.
قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی
خدایا! به اعضای بدنم برای خدمت در راه خودت توانایی بده. بخشی از دعای کمیل
تحقیق کنید صفحه ۶۷ هدیه های آسمانی ششم
میان محیط زیست و سلامتی ما چه ارتباطی هست؟
هر چقدر محیط زیست سالم و تمیزی مانند هوای پاک، آب تمیز، گوارا و .. داشته باشیم به همان میزان، از بدنی سالم و شاداب نیز برخوردار خواهیم بود.