ماترياليسم

خرید و دانلود آنی

خرید پروسه انلاین کتاب ، فایل پاورپوینت و طرح درس و مقاله های دیگر

پشتیبانی از دانلود های ناموفق

پشتیبانی از سروش + واتساپ + تلگرام

شماره پشتیبانی

09103705578

ماترياليسم

موضوع بحث ، علل گرايش به ماديگری ( ماترياليسم ) است .

اول بايد ماديگری ( ماترياليسم ) را كه موضوع بحث امروز ماست

از نظر اصطلاح‏ متداول فعلی تعريف كنيم و حدود آن را بيان نماييم ، سپس وارد بحث شويم‏

واژه ماترياليسم استعمالات مختلفی دارد كه همه آنها

 اكنون كه درباره‏ علل گرايش به ماترياليسم بحث می‏كنيم

 نمی تواند موضوع بحث ما باشد .

مثلا گاهی ماترياليسم می‏گويند و مراد مكتب اصالت ماده است ، اما به اين‏ معنی كه ماده يك امر اصيل و يك امر واقعی در جهان هستی است.

نه يك‏ امر فرضی و ذهنی و نمايشی و ساخته ذهن ، در مقابل ايده‏آليسم كه منكر واقعيت ماده است و آن را مخلوق ذهن بشر می‏داند .

اگر ماترياليسم را به اين معنی‏ بگيريم بايد همه الهيون را  چه مسلمان و چه غير مسلمان  ماترياليست‏ بخوانيم

 زيرا اينها همه ماده را كه واقعيتی است در بستر زمان و مكان ، و حقيقتی است متغير و متحول و متكامل و محسوس و ملموس ، امری عينی و ماورای ذهنی و ذی اثر می‏دانند .

مادی بودن و ماترياليست بودن به اين‏ معنی با مسأله خدا و توحيد منافاتی ندارد

بلكه عالم ماده و طبيعت به‏ عنوان يك واحد ” كار ” و يك واحد ” مصنوع ” ، بهترين وسيله برای‏ شناسايی خداوند است .

اراده حكيمانه خداوند در جريان همين تحولات مادی‏ كشف می‏شود .

قرآن كريم پديده‏های مادی را به عنوان آيات الهی ياد می كند .

و گاهی اين كلمه استعمال می‏شود و مراد از آن انكار موجود ماورای ماده‏ است.

ماترياليسم

يعنی مكتب انحصار ، مكتبی كه هستی و نظام وجود را در انحصار ماده‏ می‏داند و هستی را در چهارچوب آنچه در تغير و تبدل است و در بستر زمان و مكان واقع است محدود و محصور می‏كند و آنچه را كه از چهار ديواری تغير و تبدل و احساس و لمس بشر بيرون است ، منكر است و معدوم و نيست‏ می‏پندارد .

اكنون بحث ما پيرامون علل گرايش به اين مكتب يعنی مكتب انحصاراست‏ كه چطور شد گروهی از بشر طرفدار انحصار گشتند و به مكتب نفی گراييدند و در صدد انكار خدا برآمده ، بيرون از جهان ماده را نيست پنداشتند .

آيا انسان بالفطره الهی است يا مادی ؟

طرح اين بحث به اين كيفيت كه علل گرايشهای مادی چيست ، طبعا نمودار اين است كه ما مدعی هستيم انسان بالطبع نمی بايست‏ گرايش مادی پيدا كند ، ماديگری يك جريان مخالف طبيعت و فطرت انسان‏ است و چون برخلاف اصل است ، بايد به جستجوی علت آن پرداخت و از سببی‏ كه آن را برخلاف اصل و قاعده به وجود آورده كاوش نمود .

و به عبارت‏ ساده‏تر ، اعتقاد به خدا حكم سلامت را دارد و گرايش مادی حكم بيماری را  هيچ گاه از سر سلامت نبايد پرسيد ، زيرا سلامت بر طبق مسير و جريان طبيعی‏ نظام خلقت است ، اما اگر ديديم فردی يا جمعيتی بيمارند ، آنجا بايد پرسيد : چرا اين افراد بيمار شدند ؟

چه موجباتی سبب بيماری آنها شده است ؟

اين نظر ما درست بر خلاف آن است كه در كتب ” تاريخ اديان ” معمولا اظهار نظر می‏كنند

نويسندگان آن كتب غالبا به دنبال اين می‏گردند كه چرا بشر گرايش دينی پيدا كرد ؟ از نظر ما گرايش دينی نيازی به پرسش ندارد .

آن ، كشش فطرت است ، بلكه بايد كاوش كرد كه چرا بشر گرايش به بی‏ دينی پيدا كرد ؟

فعلا نمی‏خواهيم اين بحث را دنبال كنيم كه آيا دينی بودن‏ يك امر طبيعی است و بی دينی امری غير طبيعی و يا برعكس است ؟

زيرا از نظر موضوع بحث اصلی ، ضرورتی نمی‏بينيم .

البته اين مطلب را بايد توجه داشت كه مقصود اين نيست كه چون گرايش‏ توحيدی يك گرايش فطری و طبيعی است ، آنگاه كه در سطح تعقلات علمی و فلسفی طرح می‏شود هيچ گونه سؤالی به وجود نمی آورد .

خير ، مقصود اين‏ نيست .

اين مسأله مانند هر مسأله ديگر هر چند مورد تأييد يك غريزه فطری‏ باشد ، آنگاه كه در سطح تعقل طرح می‏شود ، طبعا سؤالات و اشكالات و شكوك‏ و شبهاتی برای مبتدی به وجود می‏آورد و راه حلهای لذت بخشی هم در همان سطح دارد .

عليهذا ما نمی خواهيم شكوك و شبهاتی كه واقعا برای افرادی پيش می‏آيد ناديده بگيريم و يا آنها را ناشی از خبث طينت و سوء سريره آنها بدانيم .

خير ، چنين نيست .

پيدايش شكوك و شبهات

در اين زمينه آنگاه كه بشر می‏خواهد همه مسائل مربوط به اين موضوع را حل كند ، يك امر طبيعی و عادی‏ است و همين شكوك است كه محرك بشر به سوی تحقيق بيشتر است .

و لهذا ما اين نوع شكوك را كه منجر به تحقيق بيشتر می‏شود ، مقدس می‏شماريم ، زيرا مقدمه وصول به يقين و ايمان و اطمينان است .

شك آنگاه بد است كه‏ به صورت وسواس درآيد و آدمی را به خود سرگرم كند ، آنچنانكه می‏بينيم‏ بعضی افراد از اينكه می‏تواننددر مسائل ترديد كنند لذت می‏برند و آخرين‏ منزل سير فكری خود را ترديد و دو دلی می‏دانند . 

اين حالت ، حالت بسيار خطرناكی است ، برخلاف حالت اول كه مقدمه كمال است .

لهذا مكرر گفته‏ايم‏ که شك ، گذرگاه خوب و لازمی است اما توقفگاه و سر منزل بدی .

بحث ما اكنون درباره افراد يا گروههايی است كه شك را توقفگاه و آخرين منزل خويش ساختند .

به عقيده ما ماترياليسم هر چند خود را يك‏ مكتب جزمی معرفی می‏كند ، ولی جزء مكاتب شك است .

منطق قرآن نيز درباره اينها همين است .

قرآن می‏گويد : ” حداكثر اين است كه دچار برخی‏ شكوك و ظنون هستند ، ولی در عمل ، آن را به صورت جزم و علم و يقين در می‏آورند

سابقه تاريخی

 اين طرز تفكر چيز تازه و جديدی نيست .

نبايد پنداشت كه پيدايش اين‏ طرز تفكر از نتايج تحولات علمی و صنعتی جديد است و در يكی دو قرن اخير برای اولين بار به وجود آمده است ، مانند بسياری از نظريات علمی كه در دورانهای قبل نبود و سپس بشر بر آنها دست يافت .

نه ، مسلما گرايش‏ مادی بشر پديده مخصوص قرنهای اخير نيست ، بلكه از جمله افكار بسيار قديمی است .

در تاريخ فلسفه می‏خوانيم كه بسياری از فلاسفه يونان باستان ، قبل از دوران سقراط و نهضت فلسفی او ، مادی بوده و ماورای ماده را انكار می‏كردند .

در ميان مردم جاهليت مقارن زمان بعثت نيز گروهی چنين فكری داشتند و قرآن در مقام مبارزه با آنها برآمده ، سخنشان را نقل و انتقاد می‏كند :

«و قالوا ما هی الا حياتنا الدنيا نموت و نحيا و ما يهلكنا الا الدهر  .

و گفتند : زندگی نيست جز همين زندگی دنيای ما  می‏ميريم و زنده می‏شويم‏ و نمی ميراند ما را جز دست روزگار اين جمله كه قرآن از مردمی نقل می‏كند ، هم انكار خدا را در بر دارد و هم انكار معاد را

ماترياليسم در دوره اسلامی

كلمه ” دهر ” يعنی روزگار . به مناسبت همين آيه و همين كلمه كه در اين آيه آمده است ، در دوره اسلامی افرادی را كه منكر خدا بودند ، ” دهری ” می‏گفتند .

در دوره اسلامی به افرادی برخورد می‏كنيم كه دهری و مادی‏ بوده‏اند ، خصوصا در دوران عباسيان كه فرهنگها و روشهای مختلف فلسفی وارد جهان اسلام شد .

به واسطه آزادی فكری كه در آن دوره برای افكار علمی و فلسفی و دينی البته تا حدودی كه با سياست عباسيين تضاد نداشت ) وجود داشت ، رسما عده‏ای به عنوان مادی مسلك و منكر خدا شناخته می‏شدند .

اين‏ عده با مسلمانان و ساير پيروان اديان و معتقدين به خدا مباحثه و مجادله‏ می‏كردند و دلايل خود را بازگو می‏نمودند و به دلايل اهل توحيد ايراد می‏گرفتند و بالاخره می‏گفتند و می‏شنيدند و آزادانه عقايد خود را ابراز می‏داشتند .

تاريخچه اينها در متن كتب اسلامی ثبت شده است .

افرادی در زمان امام صادق ( عليه السلام ) در مسجد پيغمبر (ص) جلسه‏ می‏كردند و از اين نوع سخنان می‏گفتند . 

تعداد صفحات
فرمت فایل

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماترياليسم”

ماترياليسم
ماترياليسم