پاورپوینت مقاله انسان آزاد و انتخابگر
فصل هفتم : انسان آزاد و انتخابگر
انسان انگونه كه مي انديشد ، حقيقتا داراي اراده اي آزاد است و خود تصميم مي گيرد كه چه كند و در تنيجه بايد پاسخگوي كارهي خود باشد.
يكي از تفاوت هاي اصلي انسان با ساير موجودات اين است كه بايد با اراده و اختيار خود به سوي سعادت و كمال نهايي اش حركت كند .
ميزان آزادي اراده و اختيار انسان در كارهاي روزانه و نقش او در سرنوشت خويش از جمله مسائلي است كه همواره مورد بحث انسان شناسان بوده است .
جبر و اختيار در بحث هاي كلامي نيز مورد توجه است :
چنان كه از يك سو با خداشناسي و رابطه خدا با انسان ارتباط دارد و از ديگر سوي با تكليف و ثواب و عقاب .
نظريه جبر :
عده اي از انديشمندان به اين مسئله كه آيا انسان واقعا داراي اراده و اختيار است و خود كارهايش را انتخاب مي كند ،
پاسخ منفي داده اند .
اينان مي گويند انسان همواره تحت سيطره عوامل مختلف است .
جبرگرايان مادي بر عوامل جبري مادي تاكيد مي ورزند .
الف ) جبر مادي :
جبر اجتماعي يا زيستي و مانند آن بدين معنا نيست كه همه جامعه شناسان يا زيست شناسان جبرگرا هستند .
مهمترين انواع جبر مادي از اين قرارند :
1 . جبر اجتماعي :
جامعه شناسان معمولا به بعد اجتماعي انسان توجهي ميژه دارند و انسان را موجودي اجتماعي تعريف مي كنند .
دوركهيم ، ماركس و هگل نقش اساسي را در شكل گيري شخصيت انسان ،
به جامعه داده ع و اراده و تصميم انسان را تابع شرايط اجتماعي معرفي مي كنند .
2 . جبر زيستي يا فيزيولوژيك :
تعريف انسان به يك ارگانيسم يا مجموعه اي از اعضا و اندام پيچيده و منظم ،
نتيجه توسعه علوم پزشكي و روانشناسي تجربي است .
بر اساس چنين تفسيري از انسان ،
تمامي كارها و اوصاف رواني او مانند لذت و درد ،
تصميم و انتخاب ،
محصول تغييرات الكتروشيميايي در مغز و سلسله اعصاب است .
گرچه جامعه از جهات مختلف بر فرد تاثيرگذار است
اما پذيرش چنين امري به معناي نفي اراده و اختيار انسان نيست .
در واقع شرايطمختلف سياسي ،
اقتصادي و فرهنگي ،
زمينه اتخاذ تصميم هاي ويژه اي را فراهم مي آورد ولي تحقق چنين امري بدين معنا نيست كه آدمي مجبور است .
پاورپوینت مقاله انسان آزاد و انتخابگر
مهمترين اشكال جبر زيستي يا فيزيولوژيك نيز اين است
كه جنبه مابعدالطبيعي انسان ، يعني روح او را – كه در فصل سوم مورد بحث قرار گرفت
– ناديده گرفته است .
البته تغييرات الكتروشيميايي درون مغز و سلسله اعصاب پيش از بروز اراده و انتخاب و حالتهاي ديگر رواني
– مانند لذت ، شادي ، ترس و …. – امري انكارناپذير است.
ب ) جبر الهي :
گاه نفي اراده و اختيار انسان و اعتقاد به جبر ،
ريشه ديني و مذهبي دارد .
ريشه ديني جبر بدين معنا نيست كه واقعا يكي از آموزه هاي اديان الهي ، جبر باشد
بلكه چشم دوختن به برخي از اموزه ها و بي توجهي به آموزه هاي ديگر موجب برداشت نادرست از دين و اعتقاد به جبر مي گردد.
در اينجا تنها دو دليل از مهمترين دلايل جبرگرايان را بر مي رسيم :
1 . علم پيشين الهي
يكي از آموزه هاي مورد تاكيد اديان اين است كه خداوند از ازل به همه جزئيات عالم علم داشته است .
اعتقاد به علم ازلي الهي كه گاهازآن به ” قضا و قدر” يا ” سرنوشت ” و مانند آن تعبير مي شود ،
در نگاه اوليه مجالي براي اختيار انسان نمي گذارد .
اگر از روز ازل معلوم بوده كه من در اين لحظه چنين مي كنم ،
پس حتما چنين خواهم كرد .
به بيان ديگر ، يا بايد بپذيريم كه همه وقايع براساس همان علم ازلي ت
حقق مييابدو ما چاره اي جز عمل كردن به آن نداريم ،
يا اينكه مي توانيم بر خلاف آنچه از ابتدا مقدر شده ،
عمل كنيم . لازمه پذيرش صورت اول اين است كه انسان هيچ اختياري ندارد و مجبور است :
در صورت دوم نيز علم نامحدود الهي مخدوش مي شود و بايد گفت خداوند از روزنخست همه چيز را نمي دانسته است .
از آنجا كه علم ازلي الهي و اعتقاد به قضا و قدر از آموزه هاي ديني است
كه نمي توان ازآن دست شست ،
عده اي با تمسك به آن معتقد به جبر شدند .
مقاله انسان آزاد و انتخابگر
علم پيشين الهي هيچ منافاتي با راراده و اختيار انسان ندارد .
اين اشكال از آنجا ناشي شده كه مسئله علم ازلي الهي به نيكي درك نشده است و گمان مي شود اسباب و مسببات اين عالم تبع علم ازلي است .
در اينجا نيز وقتي عبارت علم ازلي را به كار مي بريم ،
گمان مي كنيم اگر به فرض خود ما نسبت به آينده علم قطعي داشتيم ،
علم پيشين الهي نيزچنين است : حال آنكه خداوند موجودي فرازماني وفرامكاني است .
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.