فلسفه اگزیستانسیالیسم

اگزیستانسیالیسم
فلسفه اگزیستانسیالیسم

10,090 تومان

خرید و دانلود آنی

خرید پروسه انلاین کتاب ، فایل پاورپوینت و طرح درس و مقاله های دیگر

پشتیبانی از دانلود های ناموفق

پشتیبانی از سروش + واتساپ + تلگرام

شماره پشتیبانی

09103705578

فلسفه اگزیستانسیالیسم

اگزیستانسیالیسم

فلسفه اگزیستانسیالیسم که میخواهیم در سایت دانشکده ها قرار دهیم که به انگلیسی بنام Existentialist philosophy می باشد

فایل اگزیستانسیالیسم که در 10 صفحه ورد آماده و تنظیم شده است و قابل ویرایش می باشد

اگزیستانسیالیسم فلسفه­ای که محور اصلی آن جستجوی فرد برای یافتن اصالت و معنا در جهانی خصمانه یا بی اعتناء است .

توصیف یا تعریف اگزیستانسیالیسم مشکل است ، تا حدودی به این علت که به یک نسبت هم مسلک یا مشرب فلسفی رایجی است

 و هم جنبشی فلسفی . به همین دلیل تعیین موضع آن در برابر دموکراسی دشوار است ، در مجموع باید بگوییم که موضعی دوگانه دارد .

سیر تحول تاریخی :اصطلاحExistenz philosophie  را نخستین بار ف.م. هاینمان، متفکر آلمانی در 1929 به کار برد .

اگزیستانسیالیسم پس از جنگ جهانی دوم ، نزد متفقین فاتحی که معنای صریحی در پیروزی خود بر قوای شکست خورده­ی فاشیستی نمی دیدند اهمیت یافت.

با وجود این، تاریخچه آن به پیش از این تحولات می رسد .

پیشینه های اگزیستانسیالیسم را می توانیم در عهد عتیق ، در {سفر} ایوب و صبر او در برابر آزمایش های سخت الهی ، در تصویر هولناکی که تراژدی نویسان یونانی در سده پنجم پیش از میلاد تقدیر انسان نشان می دادند، در اصرار ژان ژاک روسو در سده هجدهم بر انزوای آدمی، و در کل آثار شعرای غرب پیدا کنیم.

تاریخچه اگزیستانسیالیسم در دوره خیلی اخیر نسبتا روشن است ولی سلسله مسائلی را مطرح می سازد .

اگزیستانسیالیسم را می توان آمیزه ای از فلسفه سورن کیئرکگور (1813، 1855) متفکر دینی دانمارکی ، و فردریش نیچه ( 1844-1900) بی باک ترین ملحد عصر مدرنیته، دانست، این دو اندیشمند در این عقیده مشترک بودند که عقل برای فهم عمیق ترین مشکلات قاصر است و فرد برای جمع تقدم دارد.

اما در مورد موضوع خدا ، اگزیستانسیالیسم همیشه دچار دو دستگی بوده است . 

اگزیستانسیالیسم

فلسفه اگزیستانسیالیسم

فلسفه اگزیستانسیالیسم طرفداران آن عبارتند از: چهره های مذهبی نظیر گابرئل مارسل ( 1889-1973 ) مولف فرانسوی آثار فراوانی در حوزه دین، و فرانتز روزنتسوایک (1886-1929 ) یهودی آلمانی تفکر جدید او زمینه ساز پسامدرنیسم شد.

اما ژان پل سارتر (1905-1980) فیلسوف فرانسوی که از حیث پیوند با افکار اگزیستانسیالیستی شهرت بیشتری دارد، پیوسته تاکید می کند که خدا وجود ندارد در واقع برای اگزیستانسیالیستهای مذهبی، در این جهان، در این سرای محنت، مختصری فرق می کند حل کنیم، مگر آنکه با جهش ایمان، در حدی که فراتر از تحلیل عقلانی رود، راهی برای گریز از آن پیدا کنیم.

فیلسوفی که افکار نیچه و کئورکگور را در دستگاه فکری و معما گونه ای جاداد مارتین هایدگر( 1889-1976 ) است.

فلسفه هایدگر تحلیل از اضطراب بشر یا angst است.

که آن را به درستی جان کلام اگزیستانسیالیسم می دانند، هرچند مسایل دیگری را هم مطرح می سازد.

خصوصا دو مشکل هست که به جا است ذکر کنیم مشکل نخست این است که هایدگر نیز مثل سایر اگزیستانسیالیستهای برجسته نظیر کارل یاسپرس ( 1883-1969 ) برچسب اگزیستانسیالیسم را نمی پذیرفت در واقع تنها متفکر نامداری که هرگز به مناسبت با عنوان اگزیستانسیالیست مخالفت نکرد آلبر کامو ( 1913-1960 ) است که معمولا او را از حیث عمق فلسفه اش در مرتبه دوم قرار می دهند .

ارتباط بی چون و چرای هایدگر با فاشیسم مساله بعدی است .

او در 1933 به حزب نازی پیوست و در سراسر دوره رایش سوم آلمان عضو حزب باقی ماند .

وانگهی به علت اصراری که در ثبات رای داشت ناگزیر از هر گونه اعتدال طلبی سیاسی بر حذر ماند و دغدغه خاطرش به خون ، خاک و ریشه و اصل به ناچار موجب حمایت او از ضد عقلانیتی شد که متلازم با فاشیسم است .

اگزیستانسیالیسم

اگزیستانسیالیسم

اگر فلسفه هایدگر را به تنهایی در نظر بگیریم ، گرایش به این امر پیدا می کنیم که اگزیستانسیالیسم را نظام تفکری آشکارا ضد دموکراتیک بدانیم .

اما ارتباط نزدیک هایدگر با راست را باید در برابر ارتباط نزدیک ساتر با چپ بسنجیم.

همچنین باید طرفدارای جسورانه کامو را از خط مشیی که بر طبق آن انسان ها هم از قربانی بودن و هم از دژخیم بودن می پرهیزند، مد نظر قرار دهیم .

       پس تعیین موضع اگزیستانسیالیسم ظاهرا دشوار است چون با همه مواضع سیاسی و اخلاقی دیگر وفق می دهد.

اگزیستانسیالیسم تا حدودی شرح و بسط بی وقفه این حکم نیچه است که  «خدا مرده است» با این حال اگزیستانسیالیستهای مسیحی و یهودی فراوانند.

این فلسفه آنتی تز یا برابر نهاده اصلی مارکسیسم است، و بر ذهنیت تاکید می کند، در صورتی که تاکید مارکسیستها بر عینیت است؛ خوشبینی را باسطحی و تهی بودن یکی می داند، در حالی که مارکسیستها معتقدند که انسان فقط خود را موظف به اموری می دانند که بتواند آنها را حل کند ؛ فرد تنها را اصل و محور قرار می دهند نه طبق و جمع را؛ و تاکید آن بر اختیار است نه جبر.

موضع اگزیستانسیالیستی در برابر دموکراسی

می توانیم بگوییم که مفق داشتن اگزیستانسیالیسم هم با سیاست راست افراطی و هم با سیاست چپ افراطی به علت ضدیتی است که با هر قسم وضعیت موجود در برابر خود دارد .

این مکتب متضمن نگاهی آشکارا حسرت بار به کلیتی خیالی یا واقعی در گذشته است، و به همین دلیل است که ادبیات اگزیستانسیالیستی نوعی رمانتیسم جدید به نظر می رسد.

همچنین سودای آینده ای را دارد که بر چند پارگی عصر حاضر فایق آیند.

وضعیت معاصری که موضوع ملامت آن است احتمالا همان دموکراسی آزادی خوه یا لیبرال است.

       سرسخت ترین مخالفتهای اگزیستانسیالیسم همیشه با حیات عقلانی در اروپای غربی و آمریکا بوده است،که دژهای استوار دموکراسی بشمار می روند احساساتی که این فلسفه پرورده است، از جمله حسرت زدگی به گذشته و سودای آینده ممکن است از جمله نظر دموکراتهای معمولی چندان ارزشی نداشته باشند، ولی به احتمال بسیار زیاد در مورد آنها رواداری نشان می دهند.

به یاد داشته باشیم که شاهکار هایدگر، هستی و زمان ، ( 1927) نخستین بار در جمهوری دموکراتیک وایمار آلمان منتشر شد .

دموکراتها معمولی

به احتمال زیاد جهان بینی اگزیستانسیالیستها را به دیده تحقیر می نگرند اما به نظر آنها جهان بینی هرکس همان کار و بار او است.

دموکراسیهای آزادی خواه (لیبرال ) بر تمایز بین امور خصوصی و امور عمومی ارج می گذارند، و اگزیستانسیالیسم، که امور خصوصی را صریحا برتر از امور عمومی می داند، نیازمند چنین تساهلی است تا رشد و رونق یابد؛ و بر عکس، کشورهای اقتدار طلب و تمامت خواه هر دو جناح چپ و راست، احتمالا اگزیستانسیالیستها به عنوان عناصر ضد اجتماعی منحط و بسافاسد محکوم می کنند.

کم دیده ایم که اگزیستانسیالیستها حق غریب نوازی یا دست کم مدارایی را که دموکراسی نسبت به آنها نشان می دهد ادا کرده باشند.

اما احتمال بیشتری هست که با بی اعتنایی و اکراه با دموکراسی آزادی خواه روبرو شوند.

این بی اعتنایی زمانی به چشم می خورد که در رساله های اگزیستانسیالیستی به دنبال لوازم اصلی انواع دموکراسی – یعنی رای گیری، احزاب، قوانین اساسی، دادگاه ها، دستگاه دولت، و نظایر

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “فلسفه اگزیستانسیالیسم”